سپیدرخ

معنی کلمه سپیدرخ در لغت نامه دهخدا

سپیدرخ. [ س َ / س ِ رُ ] ( ص مرکب ) آنکه رخساره و روی او سپید باشد :
تذرو عقیق روی ، کلنگ سپیدرخ
گوزن سیاه چشم ، پلنگ ستیزه کار.فرخی.

معنی کلمه سپیدرخ در فرهنگ عمید

= سپیدرو

معنی کلمه سپیدرخ در فرهنگ فارسی

آنکه رخساره و روی او سپید باشد

جملاتی از کاربرد کلمه سپیدرخ

سپیدرخ یخ‌زده (نام علمی: Leucorrhinia frigida) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرُخ هادسون (نام علمی: Leucorrhinia hudsonica) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ شمالی (نام علمی: Leucorrhinia borealis) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ زنبق آبی (نام علمی: Leucorrhinia caudalis) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ کوچک (نام علمی: Leucorrhinia dubia) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ تیره (نام علمی: Leucorrhinia albifrons) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ کانادایی (نام علمی: Leucorrhinia patricia) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ خال‌دم (نام علمی: Leucorrhinia intacta) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ حلقه‌زرشکی (نام علمی: Leucorrhinia glacialis) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.
سپیدرخ زردلکه (نام علمی: Leucorrhinia pectoralis) نام یک گونه از سرده سپیدرخ‌ها است.