سوگاه

معنی کلمه سوگاه در لغت نامه دهخدا

سوگاه. ( اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین. دارای 101 تن سکنه. آب آن از رودخانه دینه رود. محصول آنجا غلات ، زغال اخته و انگور است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

جملاتی از کاربرد کلمه سوگاه

زبان مادری مردم سوگاه تاتی است.
پوست تنه این درخت قهوه‌ای است و برگ‌هایش تخم‌مرغی شکل با حاشیه صاف و انتهایی نوک‌دار و پشت‌برگ کمرنگ است. هر برگ سه تا پنج رگبرگ دارد. گل‌های زغال‌اخته کوچک، زردرنگ و زودرس هستند و در پایان زمستان بر درخت پدیدار می‌شوند. میوه آن شفت آویزان و به‌شکل بیضی کشیده و به رنگ سرخ تیره و به درازای تقریباً ۱۵ تا ۲۰ میلی‌متر است. در ایران این درخت در الموت غربی (قزوین) در روستاهای هیر، سوگاه، دربند، تلاتر، پرچکوه، فشک، رشکین، قسطین، روح آباد، پررود، امامزاده هارون و دیگر روستاهای بخش طارم سفلی قزوین مانند اسفستان، مزرعه کبریتی، زاجکان علیازاجکان سفلی ، مرشون ، شیخلر، یوزباشی چای و چند روستای دیگر و در ارسباران (کلیبر، هوراند، خداآفرین، کلالق، خانه خسرو، قلعه دره سی، جانانلو، مردانقم، چایکندی و سایر مناطق ارسباران) می‌روید.