۱. مربوط به سوق الجیش، نظامی. ۲. (نظامی ) استراتژیک.
جملاتی از کاربرد کلمه سوق الجیشی
سوادکوه دارای یک جاده آسفالته (جاده قائمشهر-تهران) و یک خط راهآهن است که از نظر نظامی و سوق الجیشی بسیار مهم بوده و این دو خط استان مازندران را به استان تهران متصل میکند. راهآهن سوادکوه بهخصوص از ایستگاه پل سفید تا ایستگاه فیروزکوه با عبور از پیچ و خمهای فراوان و تونلهای طولانی از جمله تونل گدوک یکی از شاهکارهای صنعت راهآهن جهان بشمار میرود و پل ورسک به ارتفاع حدود ۱۰۰ متر موجب اعجاب هر بینندهای خواهد بود.
در نبردهای تاریخی با نیروهای انگلیسی، منطقه تنگک از نظر موقعیتی مکانی مناسب برای غافلگیری نیروهای مهاجم بوده، کوه کزی و کوه صندوقی و… از جمله مناطقی از تنگک زنگنه هستند که در برخورد نیروهای دلیران تنگستان با نیروهای انگلیسی و هندی مکانی مناسب از نظر موقعیت نظامی و سوق الجیشی بودهاند.
احمدشاه مسعود قهرمان ملی افغانستان نسبت سوق الجیشی این شهرستان، پریان را مرکز نظامی،سیاسی، فرهنگی و قضایی خود در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی ها در دوره جهاد ( ۱۹۷۹-۱۹۸۹) قرار داده بود.
با اعلام جهاد، انبوهی از نیروهای مردمی از نقاط مختلف قلمروی اسلامی به طرف تونس حرکت کردند که تعداد آنها طبق گفتهٔ منابعی همچون ابنخلدون از شمار خارج بود. در میان نیروهای جهادی، نیروهای اعراب و ملوک مغرب حضور فعال و چشمگیری پیدا داشتند که هفت لشکر به فرماندهی شیوخ موحدون تشکیل شد. در این حین اعراب چندینبار از طریق بحیره به محل استقرار نیروهای صلیبی شبیخون زدند. بحیره نقطهٔ سوق الجیشی بسیار مهمی بود که با استفاده از آنجا، مسلمانان میتوانستند بندر قرطاجنه را بهطور کامل در محاصره خود قرار دهند. لوئی در آغاز، تهدید مستنصر مبنی بر این که اگر خاک تونس را ترک نکند، با سپاهی صد هزار نفری روبهرو خواهد شد را جدی نگرفت؛ اما نخستین درگیری در سپتامبر ۱۲۷۰ رخ داد و ۵۰۰ تن از نیروهای صلیبی کشته شدند، که سبب شد روحیهٔ صلیبیون تقریباً در هم بشکند. افزون بر اینکه نیروهای مردمی و انبوهی از افرادی که نذر مرابطه داشتند، گروه گروه فرا میرسیدند و حلقهٔ محاصرهٔ صلیبیون را با حضور انبوه خود تنگتر میکردند و کار را بر آنان سختتر میساختند. با این حال، لوئی درخواست صلح و ترک جنگ از سوی مستنصر را رد میکرد.
نام مرزن آباد، در منابع سدههای نخستین هجری، در شرح وقایع مختلف تاریخی آمدهاست. اشاره منابع به موقعیت نطامی سعیدآباد و مرزنآباد و همچنین وجود پادگان در آن در سدههای نخستین اسلامی از سوق الجیشی این منطقه در طبرستان حکایت دارد.
اعلام جهاد و حضور انبوه گروههای مردم، استفادهٔ مناسب از موقعیت مهم و سوق الجیشی بحیره در محاصره کردن دشمن و استفاده از سلاحهای مناسب شکست قطعی صلیبیون را در پی داشت. یکی از این سلاحها نوعی منجنیق (منگونل) بود که گلولههای حاوی خاکستر آتشین بر سر دشمن میریخت. این گلولهها جراحات دردناکی در ناحیهٔ صورت و گلو ایجاد میکرد و باد، غبار و خاکستر را وارد مجاری تنفسی آنها میکرد و باعث تنگی نفس و خشکی ریه و سرانجام عفونت آن میشد؛ آب آشامیدنی نیز با خاکستر آمیخته میشد و در اثر نوشیدن آن، تب و اسهال سراسر اردوگاه صلیبی را فرا میگرفت و شمار زیادی را هلاک میکرد. که نتیجه استفاده از این سلاح توسط مسلمانان قربانی شدن لوئی بود که ابتدا بیمار و سپس پس از مدتی درگذشت. مقداری از امعاء و احشاء و اجزای بدن او در ساحل کارتاژ و در محلی که به نام «مقبره سنت لوئی» معروف است، به خاک سپرده شد، و استخوانهای وی در ماه مه سال ۱۲۷۱ م به کلیسای سن-دنی پاریس رسید و در آنجا به خاک سپرده شد.
این پارک به دلیل طبیعت بسیار زیبا و دیدنی و همینطور به دلیل موقعیت سوق الجیشی خود در جوار کوه و دریا و داشتن امکانات رفاهی یکی از قطبهای سیاحتی و تفریحی شهرستان تالش است و سالانه مسافران عبوری یا گردشگران بسیاری برای بهرهگیری از فضای آن به پارک عزیمت مینمایند.
هر چند قسمت اعظم پلهای متعدد دوره ساسانی ازبین رفته لیکن آثار پایهای به جای مانده در منطقه فارس گواه بر اهمیت سوق الجیشی راههای این دوره بودهاست که به چند نمونه از آن اشارهای کوتاه خواهیم داشت.
به نظر پژوهشگران معاصر کلمه ماردین مربوط به قومی جنگنده به نام ماردهها است و این قوم به دست اردشیر ساسانی در سال ۲۴۰–۲۲۶ م در این مکان جای گرفتهاند. نظر دیگر این است که اسم واقعی ماردین که بین مردم عرب و کرد به شکل میردین گفته میشود و معنیاش هم «قلعهها» است. این اسم ممکن است مربوط به جغرافیای این شهر باشد که در این شهر برای دفاع به شکل طبیعی وجود دارد. نظریه دیگری که در جهت با نظریه فوق است، این است که ماردین واژه ای سُریانی و به معنی قلعه و برج و بارو (کلات) است. بهرغم اینکه برای تجارت و امور نظامی خیلی مهم بوده اما نام این شهر در منابع عهد باستان دیده نمیشود و نصیبین مهمتر بودهاست. اسم ماردین را نخستین بار در سده چهارم پس از میلاد میبینیم که همراه با نصیبین و اورفه از مراکز مهم سُریانیها بودهاست. شهر ماردین تا پایان سده پانزدهم به خاطر مکان سوق الجیشی بیشتر برای امور نظامی مورد استفاده قرار میگرفتهاست.
قهرود به استناد زبان، فرهنگ محلی، قرار گرفتن در دره سوق الجیشی، و جادههای باستانی استراتژیک شرق و غرب، و شمال و جنوب فلات ایران و جاده شمال جنوب شاه عباسی، کاروانسرای ایستگاهی اقامتی موجود (تا سال ۱۳۵۸ که تخریب گردید) در چهار فرسنگی بین کاروانسراهای روستاهای گبرآباد و کلوخ، شیر سنگی موجود (تا سال ۱۳۵۸، که توسط سارقان شکسته و تخریب گردید) در ابتدای ورودی روستا، قدمت آن به پیش از دوره هخامنشی میرسد، در محله میان ده؛ کتیبه سنگ محراب مسجد کلّه ساخت اولیه آن را در قرن اول هجری و تعمیر آن را در قرن هفتم (عصر مغولها)، و کتیبه درب چوبی مسجد علی (امام زاده مدفون) ساخت آن را در قرون اولیه هجری و تعمیر آن را در قرن هشتم (عصر ایلخانی مغولها) میداند. بر روی سنگ نبشته موجود (تا سال ۱۳۵۵ که بعلت بارندگی جابجا و مفقود شدهاست) در دامنه کوه شمالی منطقه آلیشته عبارت زیر نوشتهاست: «بِز مَکِه، بِز مَوا، بِز مَیَندیش» به معنی: «بد نکن، بد نگو، بد نپندار».