سورسات

معنی کلمه سورسات در لغت نامه دهخدا

سورسات. ( ترکی ، اِ ) سیورسات.غله. || خواربار. || کفاف معیشت. وجه معاش. نفقه. || ملزومات سپاهیان که پیش از ورود آنان تهیه کنند. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سورسات در فرهنگ معین

(رَ ) [ تر. ] (اِ. )۱ - زاد و توشه . ۲ - خواربار. ۳ - ملزومات و تدارکاتِ کار.

معنی کلمه سورسات در فرهنگ عمید

= سیورسات

معنی کلمه سورسات در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - غله . ۲ - خواربار . ۳ - کفاف معیشت وجه معاش نفقه . ۴ - ملزومات سپاهیان که پیش از ورود آنان تهیه کنند .

معنی کلمه سورسات در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سیورسات

معنی کلمه سورسات در ویکی واژه

زاد و توشه.
خواربار.
ملزومات و تدارکاتِ کار.

جملاتی از کاربرد کلمه سورسات

آمونسن در جلسه‌ای از انجمن جغرافیای نروژ[و ۳۵] به تاریخ ۱۰ نوامبر ۱۹۰۸ برنامه‌هایش را برملا ساخت. او می‌خواست به وسیلهٔ کشتی فِرام و با گُذر از دماغه هورن[و ۳۶] به سمت اقیانوس آرام برود. ادامهٔ برنامه چنین بود که پس از تأمین سورسات در سان فرانسیسکو، کشتی به مسیر شمالی ادامه می‌داد و از طریق تنگه برینگ به سمت پوینت بارو[و ۳۷] حرکت می‌کرد. از آن نقطه به بعد، او یک دورهٔ حدوداً ۴ یا ۵ ساله را برای آغاز رانِش در میان رانه‌یخ‌ها پیش‌بینی کرده بود. علم و دانش، می‌توانست شاهد یک کاوشگریِ پراهمیت در زمینهٔ جغرافیا به همراه مشاهدات مُستمر و تازه باشد. آمونسن امیدوار بود بتواند به اصلاح یا توضیح تعدادی از ابهامات ناگشودهٔ جغرافیایی کمک نماید. این ایده، شور و شوق بسیاری به همراه داشت و روز بعد، هاکون هفتم،[یادداشت ۱] پادشاه نروژ، ضمن اعلان یک فهرست کمک مشترک و اهدای ۲۰۰۰۰ کرونی افتتاح پروژه را اعلام نمود. در ۶ فوریه ۱۹۰۹ پارلمان نروژ مساعدهٔ مالی ۷۵۰۰۰ کرون برای تعمیر کشتی را تصویب کرد. جمع‌آوری کمک‌های مردمی و امور مالی و به‌طور کلی مدیریت سفر بر عهدهٔ برادر آمونسن، لئون بود و بر این اساس، برنامه به‌گونه‌ای تنظیم گردیده بود که تیم جستجوگر بتواند بر جنبه‌های علمی‌تر تمرکز بیشتری داشته باشد.
این پیک‌های نوروزی در مقابل نوروزی خوانی از مردم پول یا کالا می‌گرفتند و سورسات نوروزی خود را جور می‌کردند.
محمدقلی مجد در کتاب قحطی بزرگ و نسل‌کشی در ایران ۱۹۱۷–۱۹۱۹ به این نتیجه رسیده است که قحطی بزرگ در ایران در سدهٔ بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ داده‌است. محمدقلی مجد ادعا کرده‌است که در طول سال‌های ۱۹۱۷–۱۹۱۹ بین ۸ تا ١٠ میلیون نفر از جمعیت ۱۸ تا ۲۰ میلیونی ایران، یعنی حدود ۴۰ درصد در اثر قحطی یا بیماری‌های ناشی از سوء تغذیه ای که بریتانیا در ایران ایجاد کرده بود از بین رفتند. مجد دولت بریتانیا را عامل و مسبب این نسل‌کشی مهیب می‌داند و عنوان می‌دارد که استعمار بریتانیا از سیاست نسل‌کشی و کشتار جمعی به عنوان ابزاری برای سلطه بر ایران بهره برد. او مدعی میشود که در آن زمان بخش مهمی از محصولات کشاورزی ایران صرف تأمین سورسات ارتش بریتانیا می‌شد که در نتیجه به کاهش شدید مواد غذایی در داخل ایران انجامید. مجد چنین نتیجه می‌گیرد: «هیچ تردیدی نیست که انگلیسی‌ها از قحطی و نسل‌کشی به عنوان وسیله‌ای برای سلطه بر ایران استفاده می‌کردند.»