سمید

معنی کلمه سمید در لغت نامه دهخدا

سمید. [ س َ ] ( اِ ) میده سفید و به ذال معجمه افصح است. ( آنندراج ). نان میده. ( مهذب الاسماء ). نان سپید. ( دهار ) : و پس نان سمید پر از ده درم سنگ فروکنند و سی درم سنگ دوغ بر این نان کنند و بنهند تا آغشته شود. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به سمیذ شود.

معنی کلمه سمید در فرهنگ فارسی

نان میده . نان سپید

جملاتی از کاربرد کلمه سمید

نام این آرد از ترکیب مینا به معنی شیشه و آرد گرفته شده‌است توضیح فرهنگستان زبان به این شرح است: ذراتی با درخشش شیشه‌ای که پس از الک کردن آرد گندم دوروم در غربال باقی می‌ماند. بر اساس نظریه‌ای ممکن است که ریشه اولیه نان لاتینی آن از کلمه samita در زبان سانسکریت که به معنی گندم بوده‌است گرفته شده باشد یا حتی ریشه در زبان‌های سامی داشته و از ریشه «سمد» به معنی آسیاب کردن داشته باشد: مانند کلمه عربی سمید(samīd).