معنی کلمه سمکه در لغت نامه دهخدا ( سمکة ) سمکة. [ س َ م َ ک َ ] ( ع اِ ) یک ماهی. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به سمک شود. || ( اِخ ) نام برجی است در آسمان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به سمک شود.
جملاتی از کاربرد کلمه سمکه سمکه (به عربی: سمکة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه مرکزی معرهالنعمان واقع شدهاست. سمکه ۳۲۲ نفر جمعیت دارد.