سماقی

معنی کلمه سماقی در لغت نامه دهخدا

سماقی. [ س ُ / س ُم ْ ما ] ( ص نسبی ) سماق فروش.( ناظم الاطباء ). آنکه شغل سماق فروشی دارد. سماقیه.

معنی کلمه سماقی در فرهنگ فارسی

سماق فروش . آنکه شغل سماق فروشی دارد .

جملاتی از کاربرد کلمه سماقی

اين آرامگاه دارای دو سنگ قبر بزرگ سماقی مجلل سرخ رنگ متعلق به شاه داعی و فرزندش است و از دو قسمت تشكيل شده است. بر سر در آرامگاه شعری از خود شاه داعی الی الله نوشته شده است

آرامگاه این شاعر در ضلع جنوب شرقی گورستان معروف «دارالسلام» قرار دارد. این آرامگاه دارای دو سنگ قبر بزرگ سماقی مجلل سرخ رنگ متعلق به شاه‌داعی و فرزندش است و از دو قسمت تشکیل گردیده‌است. بر سر در آرامگاه شعری از خود شاه‌داعی‌االلّه نوشته شده‌است

زمستون برای افشین مقدم، کی اشکاتو پاک می‌کنه برای ابی، گل بارون‌زده برای داریوش، زندگی برای گوگوش، فردا برای معین، یوسف کنعان برای ستار، چی صدا کنم تورو برای لیلا فروهر، فصل عشق برای حبیب، شکست برای فرزین، رفتم من از یاد برای امیر رسایی، کبوتر برای شهرام شب‌پره، دل دیوونه برای شهره، دو خط موازی برای شهرام صولتی، روح شیطون برای سوزان روشن، قایق کاغذی برای منصور، دارم عاشق میشم برای بتی، یکی شدن برای احمدرضا نبی‌زاده، عشق برای عارف، قایقران برای ضیا، سیتی سماقی برای منوچهر سخایی، عشق اول برای اندی و پاییز برای شادمهر عقیلی.
به گفتهٔ برخی از کارشناسان در جریان بازسازی به‌دستور کریمخان زند، برای اولین بار بوده که آرامگاهی با سنگ قبر بزرگ و طرحی از نوع سنگ سماقی سرخ رنگ برای وی طراحی شده‌است.
ناویداها حالت سنگ سماقی دارند یعنی از بلورهای درشت در بستر سنگی تشکیل شده‌اند.