سلکه

معنی کلمه سلکه در لغت نامه دهخدا

سلکه. [ س ُ ک َ ] ( ع اِ ) کبک بچه ماده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به سلک و سلکانة شود.
سلکه. [ س ِ ک َ ] ( ع اِ ) رشته ورشته که بدان دوزند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سلکه در فرهنگ فارسی

رشته ورشته که بدان دوزند

جملاتی از کاربرد کلمه سلکه

از ویژگی‌های شهرستان وجود تالاب انزلی در شمال آن است که از نظر زیست‌محیطی، گردشگری و اقتصادی دارای اهمیت ویژه و زیستگاه گونه‌های مختلف پرندگان بومی و مهاجر و انواع آبزیان می‌باشد و به عنوان بزرگ‌ترین تالاب دنیا محسوب و دارای توان‌های بالقوه متعدد می‌باشد که یکی از آن‌ها ارزش چراگاهی حاشیه تالاب است و در حاشیه تالاب بین‌المللی انزلی ساکنین زیادی زندگی می‌کنند که اساس معیشت آنان کشاورزی مبتنی بر برنج، صیفی جات، توتون و نیز فعالیت‌های جنبی صید، شکار و دامداری مبتنی بر پرورش گاو و گاومیش می‌باشد. از مهم‌ترین رودخانه‌های که به تالاب انزلی وارد می‌شوند می‌توان به ماسوله رودخان، قلعه رودخان، پسیخان و… را نام برد. همچنین مناطق حفاظت شده سلکه و سیاه کشیم با اعتبار بین‌المللی به عنوان محل امنی جهت زیستگاه پرندگان مهاجر در شهرستان صومعه سرا واقع است.
مهم‌ترین رودخانه‌هایی که به این تالاب وارد می‌شوند می‌توان به ماسوله رودخان، پسیخان و غیره اشاره کرد. همچنین سه منطقه حفاظت شده سلکه و سیاه کیشم و سرخان کل با اعتبار بین‌المللی و محل امنی جهت زیستگاه پرندگان مهاجر در شهرستان صومعه‌سرا واقع شده‌است.