سدوسی

معنی کلمه سدوسی در لغت نامه دهخدا

سدوسی. [ س َ ] ( ص نسبی ) نسبتی است مر سدوس را. ( لباب الانساب ج 1 ص 537 ). انتساب قبایلی است. ( الانساب سمعانی ).
سدوسی. [ س َ ] ( ص نسبی ) نسبتی است مر خالدبن احمدبن سدیدالدولة و محمدبن محمد سدیدالملک و علی بن المقلد را. ( اعلام زرکلی ج 1 ص 359 ).
سدوسی. [ س َ ] ( اِخ )ابودیم حازم سدوسی. وی را از خلیفه فرمان قضا رسید و در بخارا قاضی شد. ( از تاریخ بخارای نرشخی ص 2 ).

معنی کلمه سدوسی در فرهنگ فارسی

ابودیم حازم سدوسی که وی را از خلیفه فرمان قضا رسید و در بخارا قاضی شد .

جملاتی از کاربرد کلمه سدوسی

در بصره از خلیل بن احمد و ابی‌عمرو ابن العلاء، نحو و زبان فراگرفت. از «ابوزید انصاری» و «شعبة ابن الحلاج» حدیث روایت کرد. در سال ۱۸۹ق که هارون‌الرشید با مأمون به ری رفت، همراه مأمون بود. سدوسی در مرو ساکن شد، مدتی به نیشابور و گرگان برای تحصیل می‌رفت. درگذشت او در سال ۱۹۵ق در نیشابور بوده است.
عنان تصمیم به گسترش افکار خود گرفت. در سال ۷۷۰ میلادی او کتاب فرمان‌های خود را نوشت. در این کتاب او نظرهای زیادی را به مخالفت نظر روحانیون یهودی اقتباس کرده‌است. او برای نوشتن این کتاب از کتاب‌های سدوسیان و اسنها استفاده کرد.