سخو

معنی کلمه سخو در لغت نامه دهخدا

سخو. [ س َخ ْوْ ] ( ع مص ) خاکستر آتش از دیگدان بیرون کردن تا جای آتش فراخ شود. ( المصادر زوزنی ). افروختن آتش را زیر دیگ به بیرون آوردن خاکستر از دیگدان ، یا عام است. ( منتهی الارب ). رجوع به سَخْی شود.
سخو. [ س َ خ َ ] ( اِخ ) تلفظ عربی زاخاو، مستشرق معروف آلمانی است. رجوع به زاخائو شود.

معنی کلمه سخو در فرهنگ فارسی

تلفظ عربی زاخائو متشرق معروف آلمانی است .

جملاتی از کاربرد کلمه سخو

در ماه مه سال ۱۸۶۴، قبایل ساحلی سخو، آخسیپسو، آیبگو و جیگیت در جنگ شکست خوردند و پس از آن همه آنان تا آخرین مرد، زن و کودک قتل‌عام شدند. پس از آن، در ۲۱ مه، شاهزاده میخائیل نیکولایویچ سربازان را در یک محوطه خالی برای مراسم شکرگزاری جمع کرد.