سخدر

معنی کلمه سخدر در لغت نامه دهخدا

سخدر. [ س َدَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور واقع در 5 هزارگزی شمال قدمگاه. هوای آن معتدل است و 418 تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جملاتی از کاربرد کلمه سخدر

۳- پهلوان ابوالقاسم سخدری (۱۳۲۷)؛ پهلوان نامدار خراسان در سال‌های۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ در رقابتی پرشور و نزدیک، قافیه را به پهلوان طوسی باخته بود اما در نهایت ابوالقاسم سخدری توانست عنوان پهلوانی ایران در سال ۱۳۲۷ را به نام خود ثبت کند و صاحب بازوبند پهلوانی شود.