ساقز

معنی کلمه ساقز در لغت نامه دهخدا

ساقز. ( اِخ ) سقز. یکی از جزایر عثمانی است واقع در کرانه های غربی آناطولی بمساحت 826 کیلومتر مربع و تنگه میان آناطولی و این جزیره 18 هزارگز وسعت دارد. کوهستانی است و با اینکه آب جاری در آن فراوان است بعلت سنگی بودن اراضی زراعت در آن با اشکال انجام میگیرد. ساکنان قدیمی آن از یونها بودند و گویند گروهی از فینیقیها و یهودیان نیز بدان مهاجرت کرده بودند و چون مدتی جزو جمهوری جنوا بوده عده ای از اهالی نیز از بازماندگان مهاجران جنوائی هستند. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
ساقز. ( اِخ ) قصبه ای است در جزیره ساقز و مرکز همان جزیره و مرکز سنجاقی بهمین نام. و در محل آن را «قاسترو» گویند که معنی قلعه دارد. این قصبه اهمیت تجارتی دارد و مدتها مرکز جزایر دریای سفید بوده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع بماده قبل شود.

معنی کلمه ساقز در فرهنگ فارسی

قصبه ایست در جزیزه ساقز و مرکز همان جزیره و مرکز سنجاغی بهمین نام

جملاتی از کاربرد کلمه ساقز

صادق ساقزی (؟ - ۱۶۸۸م) (نسب: صادق بن محمد بن علی) قاضی حنفی و نویسنده یونانی - عثمانی در سدهٔ هفدهم میلادی/ یازدهم قمری بود. آثاری به زبان عربی پدیدآورد، مانند صرة الفتاوی، بدائع الصکوک و النوادر الفقهیة.