زیور الات

زیور الات

زیور آلات، هر نوع جواهرات و انواع پوشش است که انسان برای زیبایی و آرایش بدن خود استفاده می‌کند. این شامل انگشتر، گوشواره، گلچین، دستبند و سایر جواهرات می‌شود که اغلب از فلزات گرانبها و سنگ‌های قیمتی تهیه می‌شوند. زیور آلات از دوران باستان تا امروز همواره یک قسمت مهم از فرهنگ و سنت های مختلف جهان بوده و در تمامی قاره‌ها و فرهنگ‌ها به کار رفته است.

 

 

 

 

 


 

معنی کلمه زیور الات در فرهنگ معین

( زیورآلات ) ( ~. ) (اِمر. ) مجموعة آن چه که برای زیباتر شدن به خویشتن می آویزند.

جملاتی از کاربرد کلمه زیور الات

پوشش در مصر باستان (انگلیسی: Clothing in ancient Egypt) بیش از هزار سال است که پوشاک در مصر تغییر بسیاری کرده است.. مصریان باستان پوشش کمی داشتند، البته این موضوع برای اشراف زادگان و پادشاهان شامل نمی شود و آن ها معمولا با لباس هایی بلند با نخ طلایی دوخته شده و از پارچه ابریشم چین دیده می شدند که از زیور الات هم استفاده می بردند و البته لازم به ذکر است که کلاه هایی از جنس طلای خالص و مخصوص پادشاهان و فرعون ها که معمولا نماد خدایان آن دوره بود نیز داشتند . مردان از طبقات پایین‌تر جامعه، معمولاً با سینه و پای های تا زانو برهنه تردد می‌کردند و تنها کمربندی ساده دور کمر خود می‌بستند و زنان و دختران نیز با لباس هایی از جنس نخ و با طراحی ساده که از گردن شروع و تا زیر زانو امتداد داشت دیده می شدند و همچنین بر خلاف مردان که دارای کمربند بودند زنان در قسمت کمر لباس هایشان دارای چین خوردگی بودند که این ویژگی به جای کمربند استفاده می شد ، همچنین شایان به ذکر است که اقشار متوسط جامعه که گفته شد از زیور الات نیز استفاده می کردند اما به مقدار کم . این در صورتی است که بردگان معمولاً با لباس های بسیار کمی تردد می کردند به طوری که تنها یک پوشش که از کمر شروع و تا نیمه ران ها امتداد داشت، و یک کلاه که نشانه بردگی بود استفاده می کردند و البته بدون هیچ زیورآلات خاصی. کودکان نیز بسته به نوع کار پدر و مادرشان لباس هایی با سایز خود و از نوع لباس پدر و مادرشان می پوشیدند.

محمد بن قیس گفته است: «پیامبر(ص) هرگاه از سفرى باز می‌گشت ابتدا پیش فاطمه(س) ‌آمده و مدت زیادی نزد او می‌ماند. در یکی از این سفرها بود که فاطمه(س) دو دست‌بند نقره، گردن‌بند، دو گوشواره و پرده‌ای‏ براى دربِ منزلش تهیه کرد تا پذیراى پدر و شوهرش باشد. وقتی پیامبر(ص) از سفر برگشت، به خانه دخترش رفت. یاران پیامبر(ص) بر در خانه ماندند و چون مدت توقف پیامبر(ص) طولانی شد، نمی‌دانستند بروند یا بمانند؛ در این هنگام پیامبر(ص) بیرون آمدند و آثار ناراحتى در چهره‏ ایشان دیده می‌شد و حرکت کرد و کنار منبر نشست، فاطمه(س) که گمان می‌کرد مشاهده آن زیورآلات، پدرش را دلگیر کرده بود، آنها را بیرون آورده و پرده را نیز باز کرد و به حضور پیامبر(ص) فرستاد و به کسى که آنها را می‌برد، فرمود: "به پدرم بگو: دخترت سلام می‌رساند و می‌گوید اینها را در راه خدا انفاق کنید".