زعفوری

معنی کلمه زعفوری در لغت نامه دهخدا

زعفوری. [ زَ ] ( اِ ) نوعی جامه. نوعی پارچه ابریشمی :... و از وی ( استرآباد ) جامه های بسیار خیزد از ابریشم ، چون مبرم و زعفوری گوناگون. ( حدود العالم چ دانشگاه ص 144 ).

جملاتی از کاربرد کلمه زعفوری

جغرافی‌دانان قرن ۴ ه‍.ق/۱۰ م. اطلاعات زیادی دربارهٔ استرآباد ثبت نکرده‌اند. اصطخری استرآباد را مرکزی مهم برای تجارت ابریشم خام می‌دانست؛ و به‌نقل از حدود العالم منسوجات ابریشمی از انواع مبرم و زعفوری نیز در آن تولید می‌شده است. در همین منبع آمده است که مردم استرآباد به دو زبان سخن می‌گفتند، یکی زبان لوترای استرآباد و دیگری زبان فارسی مرسوم ولایت گرگان؛ مینورسکی اشاره کرده است که تا قرن ۹ ه‍.ق/۱۵ م. گویش استرآبادی توسط اعضای فرقهٔ حروفیه برای پروپاگاندای مذهبی کاربرد داشته است. مقدسی با ذکر مسجد جمعه که کمی پس از فتح اعراب ساخته شد، به شهر اشتیاق نشان می‌دهد؛ البته دژ استرآباد تا زمان وی (۳۷۰ ه‍.ق/۹۸۰ م) به‌دلیل جنگ‌های آل‌بویه و زیاریان مخروبه شده بود و خندق دفاعی شهر نیز پر شده بود. زمین‌لرزه شدیدی که تاریخ‌نگاران در ۳۴۵ ه‍.ق/۹۵۶–۵۷ م. ثبت کرده‌اند نیز می‌تواند یکی از دلایل احتمالی تخریب باشد.