ریشمی

معنی کلمه ریشمی در لغت نامه دهخدا

ریشمی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) ریشمینه. ابریشمین. ( ازناظم الاطباء ). ریشمی و ریشمینه از عالم پشمی و پشمینه. ( از آنندراج ). رجوع به ریشمینه و ابریشمی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ریشمی

همان‌طور که اشاره شد در سال ۱۲۸۴/۱۸۶۷ قمری در نزدیکی دهلی، مدرسهٔ دیوبند به وجود آمد. پس از این که تبلیغات ضد انگلیسی رهبران مدارس دیوبند از هندوستان تا مرزهای شمالی و غربی هند یعنی افغانستان وبلوچستان گسترده شد و قیام‌های متعدد بر ضد انگلستان صورت پذیرفت، یکی از رهبران مسلمان هند به نام «محمودالحسن دیوبند» معروف به «شیخ الهند» بر ضد بریتانیا قد علم کرد و پرچم مبارزه و جهاد بر ضد استعمار را به دوش گرفت تا با شکست و اخراج انگلیسی‌ها، حکومتی تشکیل داده و زمام امور مسلمانان هند را به دست خودشان بسپارد. نهضت نامه‌های ابریشمی، حرکتی است که به وسیلهٔ محمود الحسن شکل گرفت و رهبران مسلمانان مدارس دیو بند در هندوستان، آن را سازماندهی نمودند. به این جنبش از آن جهت عنوان «نهضت نامه‌های ابریشمی» دادند؛ چون نامه‌های ارسالی یکی از اعضای گروه به رهبر نهضت در حجاز و ایران به وسیلهٔ جاسوسان انگلیسی درادارهٔ اطلاعات پنجاب کشف شد و این نامه بر روی پارچه‌های ابریشمی نوشته شده بود، حرکت فوق به نهضت نامه‌های ابریشمی معروف گردید. در شبه قاره، این نهضت به نام «تحریک ریشمی رومال» نامیده می‌شود. تحریک به معنای حرکت، نهضت و جنبش است و رومال همان حوله و دستمال است. در زبان اردو به این نهضت «گلوبند چس» یا گلوبند جس نیز گفته شده‌است. این حرکت در هندوستان طرح‌ریزی شده بود که از مرزهای شمال غربی هند به هندوستان حمله شود و مسلمانان آن مناطق نظام حکومت انگلستان را در هند نابود سازند. نهضت نامه های ابریشمی، اولین حرکت برای آزادی هند بود.