رونق داشتن. [ رَ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) رواج داشتن. جلوه داشتن. روایی داشتن : ز مشرق تا حد مغرب شناسد هرکه دین دارد که دین رونق به تأیید امیرالمؤمنین دارد.امیرمعزی ( از آنندراج ).|| گرمی بازار داشتن. تیزبازار بودن. مقابل کساد و رکود داشتن.
جملاتی از کاربرد کلمه رونق داشتن
از این منطقه و بنا تا پیش از دوره سامانیان اطلاعاتی در دست نیست و گمانه زنی میشود که پیش از اسلام در این منطقه، آتشکدهای وجود داشتهاست که گنبدی بر فراز آن بودهاست. بنابر گزارش ابن شهرآشوب، امیر فائقالخاصه که که از امرای خراسان بود، بنایی را بر این مزار ساخت. آوردهاند که در قرن چهارم، تعداد شیعیان در اطراف حرم امام رضا به قدری زیاد بود که وقتی اهل سنت قصد کردند تا بر روی قبر هارون، صندوقچهای قرار بدهند، ابوالعلاء صاعد بن محمد بن استوائی، نیشابوری (م ۴۳۱ ه.ق) از این کار برای جلوگیری از اختلاف و نزاع، جلوگیری کرد. همین امر سبب شد تا وی مورد بازخواست خلفای عباسی نیز قرار بگیرد. از توسعه این بنا در دوران پیش از دیلمیان خبر چندانی گزارش نشدهاست و تنها به رونق داشتن زیارت این مرقد پرداخته شدهاست.