رمثه

معنی کلمه رمثه در لغت نامه دهخدا

( رمثة ) رمثة. [ رُ ث َ ] ( ع اِ ) باقی مانده شیر در پستان بعد ازدوشیدن. ( از اقرب الموارد ). رَمَث. ( منتهی الارب ).
رمثة. [ رَم ِ ث َ ] ( ع ص ) شتر رنجور از خوردن گیاه رِمْث. ج ، رَماثی ̍، رَمِثات. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
رمثة. [ رِ ث َ ] ( اِخ ) آبی و نخلی است برای بنی ربیعة واقع در یمامة. ( از معجم البلدان ).

معنی کلمه رمثه در فرهنگ فارسی

آبی و نخلی است برای بنی ربیعه واقع در یمامه

جملاتی از کاربرد کلمه رمثه

در غير اين موارد، چيز ديگرى كه حاكى از فعاليتهاى پزشكى مسلمانان در قرناوّل هجرى باشد نمى يابيم . بلكه حتى مى توان در طليعه حكومت عباسيان نيز اينوضعيت را يافت . البته جز آنچه از پيامبر و ائمه معصومنقل شده است و نيز پزشكانى كه در دوره جاهليت مى زيسته اند، مانند ((ابن ابى رمثه ))،((حارث بن كلده ))، ((نضر بن حارث )) و چند نفر ديگر كه ذكرشان گذشت . و يا ماجراىضربت خوردن امير مؤ منان كه پزشكانى براى مداوايش گرد آمدند و حاذقترين آنان ((ابنعمريا)) و ((اثير بن عمر)) و ((السكونى )) بود. وى در پزشكى ، صاحب كرسى بودهاست (55) ؛ چنانكه براى درمان ((عمر)) هنگامى كه بدو زخم زدند، كسى از انصار و بنىمعاويه را بر بالينش آوردند.(56)