رمبنده

معنی کلمه رمبنده در لغت نامه دهخدا

رمبنده. [ رُ ب َ دَ / دِ ] ( نف ) بر روی هم خراب شده. ریخته شده و خراب شده. رجوع به رمبیدن شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رمبنده

ابرنواخترهای با هسته رمبنده می‌باشند که در حقیقت ستاره‌های پُر جرمی هستند که سوخت هسته‌ای درونشان به اتمام رسیده است و با توجه به اینکه جرم هسته به ماوراء حد چاندراسخار یعنی بسیار بیشتر از ۱/۴ برابر جرم خورشید می‌رسد انقباض هسته تا رسیدن به فشار تبهگنی نوترونی و در واقع تبدیل شدن ستاره به یک ستاره نوترونی ادامه پیدا می‌کند و در نتیجه مواد در لایه‌های بالایی جو ستاره به شکل انفجار مهیب به بیرون پرتاب می‌شوند.
در مدل اول، ابرنواخترهای با هسته رمبنده می‌باشند که در حقیقت ستاره‌های پُر جرمی هستند که سوخت هسته‌ای درونشان به اتمام رسیده است و با توجه به اینکه جرم هسته به ماوراء حد چاندراسخار می‌رسد انقباض هسته تا رسیدن به تبهنگی نوترونی و در واقع تبدیل شدن ستاره به یک ستاره نوترونی ادامه پیدا می‌کند و در نتیجه این وضعیت مواد ستاره در لایه‌های بالایی جو به بیرون پرتاب می‌شوند. در مدل دوم ابرنواختر در ستاره‌های دوتایی بسیار نزدیک رخ می‌دهد که در آن جرم ستاره کوتوله سفید به دلیل جاری شدن مواد از ستاره همدم به سوی آن از حد چاندراسخار بیشتر می‌شود و کوتوله سفید نمی‌تواند جرم خود را تحمل کند و ابرنواختر به وجود می‌آید.
حدس حلقه، (به انگلیسی: Hoop Conjecture) که در سال ۱۹۷۲ توسط کیپ تورن مطرح شده است، بیان می‌کند که یک جسم رمبنده تبدیل به یک سیاه‌چاله می‌شود، اگر و تنها اگر یک بتوان یک حلقۀ دایره‌ای با محیط بحرانی زیر بتواند به دور شئ قرار گیرد و بچرخد: