رمبان
معنی کلمه رمبان در فرهنگ عمید
جملاتی از کاربرد کلمه رمبان
بر اساس نوشتارهای ربانی، هاجر دختر فرعون مصر بود. در میدراش آمدهاست که هنگامی که ساره در حرم فرعون مصر بود، فرعون دختر خود را به عنوان برده به او داد و گفت: «بهتر است دختر من برده خانه زنی مانند ساره شود تا اینکه ارباب خانه دیگری باشد.» ساره هاجر را قبول کرده و با او خوشرفتاری میکرد؛ ولیکن وقتی هاجر از ابراهیم باردار شد رفتار او با ساره تغییر کرد که باعث شد او با هاجر بسیار بدبرخورد کرده و به او کارهای سنگین دهد و او را تنبیه بدنی کند. بعضی متون یهودی اعتقاد دارد که هاجر و قطوره (کتوراه)، زنی که ابراهیم بعد از مرگ ساره با او ازدواج کرد، یک نفر هستند. بر اساس این نوشتارها، قطوره نام او و هاجر لقب او به معنی غریبه (ها-جر) است. این توصیف در میدراش ذکر شدهاست و توسط رشی، گور آریه، یلی یاکار و عبیدیا برتینوره مورد حمایت قرار گرفتهاست. رشی اشاره میکند که قطوره نام هاجر بود زیرا اعمال او مانند عود خوشبو بود و او از زمانی که از ابراهیم جدا شد تنها ماند. نظر مخالف که قطوره و هاجر دو نفر مختلف هستند توسط رشبام، ابراهیم ابن عزرا، رداک و رمبان مورد تأیید قرار گرفتهاست. نظر مخالف بر پایه آن است که در تورات قطوره و هاجر به عنوان دو نفر مختلف مورد اشاره قرار گرفتند.
از قرن ۱۰ به بعد کمکم متون کابالایی گسترش یافت. بعضی ربیهای عصر ریشونیم دارای تبحر در کابالا بودند. یکی از معروفترین آنها نهمانیدس یا رمبان است. بهیا بن آشر المانهای تفسیر تورات را با مبانی کابالا در هم آمیخت. اولین کتابهای معروف، کتاب بهیر (روشنایی) بود که توسط اسحاق کور استاد نهمانیدس نوشته شد. کتاب دیگر مهمی که روش سمت چپ نام دارد توسط اسحاق بن اسحاق هاکوهن در اسپانیا نوشته شد. کتاب زوهر در قرن ۱۳ توسط موشه لیون نوشته شد و تبدیل به کتاب اصلی کابالا گردید. او ادعا کرد که این کتاب را خود ننوشته، بلکه نوشتههای شمعون بار یوحای را پیدا کردهاست. زوهر بسیار مورد علاقه بود و تبدیل به مهمترین کتاب کابالا گردید. بر اساس نظر گرشوم شولم تاریخدان یهودی، روشهای کابالا در مواجهه با روشهای عقلانی فلسفه یهودی شکل گرفت.