رقو

معنی کلمه رقو در لغت نامه دهخدا

رقو. [ رَق ْوْ ] ( ع اِ ) ریگ توده گرد اندک کلان از دعص. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). توده ریگ برخاسته و گردآمده. ( از المنجد ). رَقوَة. ( منتهی الارب ). رجوع به رقوة شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رقو

مرگ‌ها در بیمارستان گوراکپور (انگلیسی: Gorakhpur hospital deaths) در اواسط اوت ۲۰۱۷ رخ داد، زمانی که بیش از ۷۰ کودک در کالج پزشکی بابا رقو داس در ایالت گوراکپور، اوتار پرادش به دلیل فقدان اکسیژن در بخش‌های بیمارستان جان خود را از دست دادند. ذخیره اکسیژن بیمارستان توسط تأمین کننده آن به دلایل عدم پرداخت هزینه قطع شده بود.
از جاذبه‌های گردشگری روستای مرزبن می‌توان به جنگل رقو (ریقو)، چاله فیکی، ارقچا (القچا)، تیکه شدوئی (تراشته شدو) و … اشاره کرد
تأمین کننده اکسیژن برای کالج پزشکی بابا رقو داس اکسیژن را به دلیل عدم پرداخت ۵۰٬۰۰۰ دلار بدهی متوقف کرده بود. بسیاری از کودکانی که در این بیمارستان درگذشتند نوزادان چند روزه بودند. در تاریخ ۱۰ اوت ۲۰۱۷، ۳۰ کودک در ۴۸ ساعت اول فوت کردند: ۱۷ کودک در بخش نوزادان، ۵ نفر در بخش AES (سندرم آنسفالیت حاد) و ۸ نفر در بخش عمومی جان خود را از دست دادند. مدیر بیمارستان در ۱۲ اوت ۲۰۱۷ توسط دولت اوتار پرادش به دلیل «رفتار بی‌رحمانه» به حالت تعلیق درآمد.