رفاعیه

رفاعیه

معنی کلمه رفاعیه در لغت نامه دهخدا

( رفاعیة ) رفاعیة. [ رِ عی ی َ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به رفاعی.
رفاعیة. [ رِ عی ی َ ] ( اِخ ) گروهی از اهل تصوف که پیرو طریقه شیخ احمد رفاعی حسینی هستند. ( از معجم المطبوعات مصر ج 1 ). پیروان سید احمدبن ابوالحسن رفاعی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رفاعی ( شیخ احمدبن ابوالحسن... ) و تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون ( از سعدی تا جامی ) ص 510 شود.

معنی کلمه رفاعیه در دانشنامه عمومی

رفاعیه از قدیم ترین طریقت های صوفیانه است. بنیان گذار این طریقت سید احمد رفاعی ( ۵۷۸ - ۵۱۲ ه. ق ) است. این طریقت در عراق تأسیس و سپس به دست شاگردان سید احمد رفاعی به سراسر جهان گسترش یافت. در حال حاضر این طریقت از طرق مهم صوفیه در مصر، عراق و برخی کشورهای بالکان از جمله آلبانی و کوزوو دیده می شود. این طریقت بیشتر جنبه عملی دارد.
به گفته ابن بطوطه، طریقت رفاعیه یا احمدیه به دست پیر سیداحمد رفاعی ( ۵۷۸ - ۵۱۲ ه. ق ) در در شهرستان لادیق ایالت آماسیه در آناتولی ترکیه تأسیس شد. پیر سیداحمد رفاعی، در این شهر خانقاهی داشته است. به نقل از برخی منابع، این شخص با ابن عربی ملاقات داشته و مرید او شده بوده است.
مردم مناطق بالکان پیش از آن، مذهبی آمیخته از مزداپرستی و مسیحیت داشتند که آن را بوگومیلی می خواندند؛ و این باعث شد که ایشان به دست دراویش سیاح، که ساختار توحید در اسلام را برایشان بیان می کردند، به آسانی اسلام بیاورند. پس از فتح اسکوب ( اسکوپیه ) در ۷۹۵، و بوسنی در ۸۶۴، به دست عثمانی ها، و در نتیجه، تکمیل حاکمیت ایشان در منطقه، حاکمان عثمانی برای مسلمان کردن مردم مناطق جدید از درویشان بهره می بردند. با تثبیت حاکمیت عثمانی ها در سرزمینهای بالکان، به مرور طریقه های ترک از قبیل خلوتیه، بکتاشیه و نقشبندیه و سپس طریقه هایی مانند قادریه، رفاعیه و سعدیه در آنجا شروع به گسترش کردند. در این بین، خوی ملایم مردمان نواحی بالکان به گسترش اسلام در آن مناطق به وسیله طریقه ها کمک کرد.

جملاتی از کاربرد کلمه رفاعیه

ابن بطوطه مسلمانی متشرع و گاه متعصب بود. او به غیرمسلمانان اغلب به دیدهٔ تحقیر می‌نگریست و با آن که سال‌های در هند زندگی کرد، علاقه‌ای به شناخت اعتقادات آنها نداشت. او در سفرهایش با یهودیان برخورد کمتری دارد و در برخوردهایش با مسیحیان، لحنش نسبتاً مهربان‌تر از دیگران است. او در فئودوسیا بود که نخستین بار صدای ناقوس کلیسا را شنید و به هراس افتاد. او به تصوف تمایل زیادی داشت و به هر شهری که وارد می‌شد، ابتدا به دیدار مشایخ و اقطاب آنجا می‌رفت. گاه برای دیدار زاهدی راه خود را از کاروان جدا می‌کرد. او در بیت‌المقدس از دست شیخی به نام عبدالرحمن که از اهالی ارزروم و از پیروان سلسلهٔ رفاعیه بود خرقه پوشید. در اصفهان نیز از علی بن سهل از پیروان سلسلهٔ سهروردیه خرقه پوشید. او همچنین در اوجه از قطب‌الدین حیدر علوی، بنیان‌گذار سلسلهٔ جلالیه، خرقه پوشید. علاوه بر آن، کمال‌الدین عبدالله غاری در دهلی و جلال‌الدین تبریزی در کامرو، جامه‌ای به ابن بطوطه بخشیدند. با این حال علاقهٔ او به تصوف، محصور به سلسله یا شیخی خاص نبود.
این قافله سه روز در واسط متوقف شد و ابن بطوطه در این فرصت به دیدن مقبرهٔ ابوالعباس رفاعی، سرسلسلهٔ دراویش رفاعیه، رفت.