راجور
معنی کلمه راجور در لغت نامه دهخدا

راجور

معنی کلمه راجور در لغت نامه دهخدا

راجور. ( اِخ ) دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر که در 12هزارگزی جنوب سرباز و دوهزارگزی باختر راه مالرو سرباز به فیروزآباد واقع است. محل کوهستانی ، گرمسیر و مالاریائی است. و سکنه آن 50 تن که سنی مذهب اند و به لهجه بلوچی سخن می گویند.آب آن از چشمه و محصول آن خرما و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو و ساکنان از طایفه سرباز هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

معنی کلمه راجور در دانشنامه عمومی

راجور ( به لاتین: Rajoir ) یک منطقهٔ مسکونی در بنگلادش است که در ناحیه مداری پور واقع شده است. راجور ۲۲۹٫۲۹ کیلومتر مربع مساحت و ۲۰۴٬۳۵۶ نفر جمعیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه راجور

دست : ايراد شما را مى پذيرم ، ولى همانطورى كه قبلا گفتم هيچ يك از اين جنايات وخيانتهاى ويرانگر بدون دخالت شما انجام نمى گيرد، شما هستى كه وام همراه ربا راجور مى كنى ، شما هستى كه فروشنده و خريدار را به اين معاملهباطل مى رسانى ، شما هستى كه اين اجناس را در وبدل مى كنى و شما هستى كه نويسنده و شاهد ووكيل و موكل را در خارج انتخاب مى كنى ، پس سر منشا جرم تو مى باشى .
در قرن چهاردهم میلادی، اسلام به تدریج به دین غالب کشمیر بدل شد. شیخ نورالدین نورانی واعظ کشمیری که هندوها او را با نام ناند نوری می‌شناسند، در مباحث اش، شیواپرستی کشمیر را با عرفان صوفیانه درآمیخت. به جز سلطان سکندر (۱۳۸۹-۱۴۱۳ میلادی)، دیگر سلطان‌های حاکم میان سال‌های ۱۳۵۴ تا ۱۴۷۰ میلادی، در برابر دیگر ادیان بردبار بودند. سلطان سکندر از غیر مسلمانان مالیات طلب کرد، به اسلام آوردن وادارشان کرد و لقب بت شکن را به خاطر از بین بردن بت‌ها به دست آورد. سلطان زین العابدین صنعتگران و هنرمندان را از ایران و آسیای میانه، برای آموزش هنرمندان محلی، به کشمیر دعوت کرد. در دوران سلطنت وی هنر کنده‌کاری بر چوب، پاپیه ماشه، بافت شال و قالی رونق یافت. در دوره کوتاهی در دهه ۱۴۷۰ میلادی، ایالت‌های جامو، پونچ و راجوری که خراجگزار کشمیر بودند بر سلطان حاجی خان شوریدند. اما توسط فرزند وی حسن خان که در ۱۴۷۲ میلادی بر تخت نشست، مهار شدند. در میانه سده ۱۶ میلادی، با ورود مبلغان مسلمان از ایران و آسیای میانه، تأثیر هندوها بر دیوان و نقش روحانیون هندو در کشمیر کاهش یافت و فارسی به عنوان زبان رسمی جایگزین سانسکریت شد. در حدود همین دوران، جایگاه چَک‌ها به حدی اعتلا یافته بود که جایگزین سلسله شاه‌میر شوند.