[ویکی فقه] رئیس العلماء، از اصطلاحات بکار رفته در علم حدیث بوده و از الفاظ مدح راوی می باشد. یکی از الفاظ مدح، اصطلاح "رئیس العلماء" است که در قوت متن حدیث دخالت دارد. مفید، محمد بن محمد، المسائل الصاغانیه، ج۱۲، ص۱۴۰. ۱. ↑ مفید، محمد بن محمد، المسائل الصاغانیه، ج۱۲، ص۱۴۰.۲. ↑ مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه، ج۲، ص۱۴۰. پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «رئیس الطائفه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۹/۱۱. ...
جملاتی از کاربرد کلمه رئیس العلماء
ساختار اجتماعی دوران صفوی به شکل هرمی بود که شاه در رأس آن و مردم عادی که شامل دهقانان، صنعتگران، دکانداران و تجار کوچک بودند در قاعدهٔ هرم قرار میگرفتند. مابین این دوطبقه، اشراف لشکری و کشوری و گروهی از مقامات روحانی در سطوح مختلف قرار داشتند. وزیر اعظم در راس دیوانسالاری صفوی قرار داشت و شخص اول از بین بزرگان مملکت بود. او نیابت اعلیحضرت را نیز عهدهدار بود و بهدلیل این مقام مهمش، لقب اعتمادالدوله را دارا بود. اقشار مردم دارای اصناف و انجمنهای اجتماعی و مذهبی بودند بهطوری که در هر شهر با اهمیتی، کسبه، بازرگانان، کارگران و سایر گروهها نمایندهای برای خود داشتند. ویژگی جامعهٔ صفوی، تلاش برای ایجاد پیوند میان جامعهٔ ایرانی و ترکان قزلباش و اتحاد میان علما و بازاریان بود. مقامات روحانی ادارهٔ املاک بسیاری را بر عهده داشتند که یا از طریق وقف یا بخششهای افراد برای امور مذهبی، تحت اختیارشان بود. در میان علمای دین نیز، دو نوع عنوان و لقب رسمی در این عصر میتوان یافت. دستهٔ اول عناوین رسمی حکومتی هستند و دسته دوم عناوینی که با وجود اینکه رسمیت داشتند، حکومتی نبودند. برای نمونه میتوان به عناوینی چون مجتهد الزمانی، پیشنماز، مدرس و حتی رئیس العلماء اشاره کرد. عناوین رسمی حکومتی در اختیار صاحبمنصبان اداری و سیاسی قرار داشت و در رأس آنها میتوان به شیخالاسلام، صدر، قاضی و ملاباشی و نیز مناصبی چون امامت جمعه و متولیان اماکن مقدسه اشاره کرد.