ذیح

معنی کلمه ذیح در لغت نامه دهخدا

ذیح. [ ذَ ] ( ع اِ ) کبر. و فی حدیث علی علیه السلام کان الاشعث ذاذیح ؛ ای کبر. ( از مستدرکات ابن الاثیر، بنقل سید فرج اﷲ ).

جملاتی از کاربرد کلمه ذیح

فاروج همچنین دارای ۱۸۸۲۲۴ رأس گوسفند و بز، ۹۶۶۶ رأس گاو و گوساله، ۲۴۵۳۷۰ قطعه طیور، ۵۲۲۷ کلنی زنبور عسل می‌باشد. میزان فراورده‌های دامی این شهرستان در سال ۱۳۹۰، ۲۸۵تن گوشت مرغ، ۱۸۴ تن تخم مرغ، ۲۱۵ تن شیلات، ۲۰۶۱ تن گوشت قرمز، ۱۴۷۱۸ تن شیر و ۳۴ تن عسل می‌باشد؛ که در مجموع۱۳۲۲۴۴تن تولیدات زراعی، ۶۵۰۵۴تن تولیدات باغی و ۱۷۴۹۷ تن تولیدات دامی و آبزیان حاصل زراعت، باغداری و دامی در این شهرستان می‌باشد. وجود ۸ شرکت تعاونی تولید روستایی و یک اتحادیه تعاونی‌های تولید روستایی فعال و امکان استفاده از اعتبارات خاص در این زمینه، امکان مهار آب‌های سطحی در مناطق مطالعه شده و تأمین بخشی از آب مورد نیاز و استعداد گسترش دامداری با توجه به شرایط اقلیمی خوب. همچنین نظر به اهمیت آب در توسعه بخش کشاورزی و با نظر گرفتن راندمان توزیع و انتقال آب، سیستم‌های آبیاری نوین، لایروبی و مرمت قنوات و با عنایت به وجود ۲۲ طرح مطالعاتی تأمین آب در شهرستان که در صورت اجازه مطالعه امور آب منطقه ای و تأمین از طریق مراجع ذیح الصلاح کمک شایانی به بخش کشاورزی خواهد کرد.