دورنماساز

معنی کلمه دورنماساز در لغت نامه دهخدا

دورنماساز. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( نف مرکب ) ترسیم کننده دورنما. نقاشی که دورنما کشد. ( یادداشت مؤلف ). نقاشی که تابلو و کارهای هنری خود را به کشیدن منظره ها وچشم اندازهای دور اختصاص دهد. رجوع به دورنما شود.

معنی کلمه دورنماساز در فرهنگ فارسی

ترسیم کننده دور نما . نقاشی که دور نما کشد .

جملاتی از کاربرد کلمه دورنماساز

محمود خان ملک الشعرا فرزند محمد حسین خان عندلیب و نوهٔ فتحعلی خان صبای کاشانی، ملک الشعرای دربار فتحعلی‌شاه بود. خاندان او از ایل دنبلی آذربایجان بودند. او در سال۱۲۲۸ق در تهران متولد شد. از کودکی به تحصیل علوم و فنون پرداخت و در ادب و فقه و عروض و قافیه و شعر و انشا و تاریخ و ریاضیات و فلسفه اطلاعاتی درخور کسب کرد. در خطاطی نیز چیره‌دستی و مهارت به دست آورد و در میناکاری و منبت کاری خود را آزمود و در پیکر تراشی و گل دوزی هم صاحب اطلاع شد. محمودخان شعر نیک می‌گفت و غزلیات او دلنشین بود. در نقاشی اسلوب کهن و نیز شیوهٔ رایج این زمان را تجربه کرد. یکی از آثار او به نام استنساخ از آثار پیشرو نقاشی این دوره به‌شمار می‌رود. او این تابلو را با سبکی کشید که هنوز در اروپا جریان نداشت. در این تایلو فضای تصویر دو بعدی است و نور و سایه در شکل‌ها نمودی چشم گیر یافته و از ریزه کاری پرهیز شده‌است. آن را می‌توان از آثار پیشرو نقاشی مدرن ایران دانست. محمودخان در منظره پردازی و دورنماسازی دست داشت و آن را با شیوه‌ای مطلوب اجرا می‌کرد. عمارت بادگیر (۱۲۷۸ق)، منظرهٔ خیابان الماسیه(۱۲۸۸ق)، کاخ گلستان(۱۲۹۷ق)، صحن آستان قدس رضوی(۱۳۰۳ق) از آثار معروف اوست. محمودخان صبا در سال ۱۳۱۱ق درگذشت و در شهر ری به خاک سپرده شد.