دواسر

معنی کلمه دواسر در لغت نامه دهخدا

دواسر. [ دُ وا س ِ ] ( ع ص ، اِ ) شتر بزرگ هیکل توانای قوی جثه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه دواسر

از این فلات چند وادی (درواه) عبور می‌کند که مهم‌ترین آنها «وادی رمه» و «وادی بنی حنیفه» است، و در آن واحه‌هایی وجود دارد که سکنه این فلات در کنار آن واحه‌ها بسر می‌برند. قبایل مهم ساکن نجد: عنیزه، و عِنِزَة، عتیبه، حرب، دواسر ، وقحطان ، و مطیر است.