ده تپه

معنی کلمه ده تپه در لغت نامه دهخدا

ده تپه. [ دِه ْ ت َپ ْ پ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان در کوه بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. واقع در 15هزارگزی خاوری چقلوندی. دارای 180 تن سکنه است. آب آن از چشمه سوچ تأمین می شود. ساکنین از طایفه بیرالوندند و زمستان به قشلاق می روند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

جملاتی از کاربرد کلمه ده تپه

لویزان از دهکده‌های قدیمی شمیران و در شمال شرقی مبارک‌آباد است. در شش کیلومتری شرق تجریش است و از شمال به ازگل و از جنوب به شمس‌آباد و از غرب به حسین‌آباد و از شرق به شیان محدود می‌شود. اراضی این ده متعلق به آقای هروی(بصیرالدوله) است. جمعیت این ده ۸۵۷ تن مرد و ۴۵۵ تن زن است که جمعاً به ۱۳۱۲ تن می‌رسند و بیشتر افراد بومی هستند. در جنوب شرقی ده تپه‌ای است که گورستان عمومی ده است و مرقد امام زاده‌ای بر بالای تپه است. محصولات این دهکده غلات و حبوبات است. توت فرنگی و گیلاس دارد. محلی‌ها به گاوداری مشغولند. آب بهاره رودخانه شاه آباد به این‌جا می‌رسد و اهالی از آن استفاده می‌کنند. در شرق این آبادی چهارصد دستگاه ساختمان برای کارمندان و درجه داران ارتش ساخته شده است (ستوده، ۱۳۷۴: ۷۴۳).