معنی کلمه دغفل در لغت نامه دهخدا
- أبودغفل ؛ کنیه فیل. ( دهار ).
دغفل.[ دَ ف َ ] ( اِخ ) ابن حنظلةبن زیدبن عبده ذهلی شیبانی ، مشهور به دغفل ناسب. از نسب شناسان عرب بود که در نسب شناسی بدو مثل زنند. و برخی گویند نام او حجر و لقبش دغفل بوده است. معاویه او را به تعلیم فرزندش یزید گماشته بود. دغفل به سال 65 هَ. ق. در واقعه دولاب ( در فارس ) غرق گشت. ( از الاعلام زرکلی ج 3 ص 18، از الاستیعاب و الاصابة و اسدالغابة و البیان والتبیین ).