دریای طبرستان
معنی کلمه دریای طبرستان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دریای طبرستان
یکی از مهمترین آثار جغرافیایی و تاریخی مربوط به تیموریان مسالک الابصار فی ممالک الامصار از ابن فضلالله عمری است. او بارها از واژه ایران استفادهکرده است و دربارهٔ آن سخنگفته است.[۲۳] او در سِفْرِ سومِ کتاب، یک باب با نام «فی ممالک بیت جَنکِزخان» (اندر ممالکِ چنگیزخان) نوشته است که فصلِ چهارمش به نامِ «فی مملکه الایرانییین» (اندر مملکت ایرانیان) است[۲۴] و در آن پیرامون حدود ایران گفته است: «و آن شامل عراق عجم و خراسان است؛ این مملکت درازایش از رود جیحون -که انتهای مرز خراسان است- تا رود فرات را -که جداکنندهٔ ایران از شام است- در بر میگیرد. و عرض آن از کرمانِ متصل به دریای فارس است که از دریای هند جدا شده، تا انتهای سرزمینی در روم که در دست بازماندگان پادشاهان سلجوقی بود، یعنی تا انتهای مرزهای علایا و انطاکیه کنار دریای روم. در مرزهای شمالی، رودی در کنار بابالحدید که به ترکی دمرقاپو گویند و دریای طبرستان که دریای خزر و قلزوم نامیده میشود، کشور ایران را از کشور قبچاق جدا میکنند.»[۲۵]
دریای طبرستان نام دیگری است که در منابع کهن آمدهاست. نام طبرستان پیش از اسلام بهصورت تپورستان بود که ریشه در نام قوم تپور دارد که در شمال ایران سکونت داشتند و پس از اسلام طبری نام گرفتند. در اسنادی که در مؤسسات تاریخشناسی روسیه است آمده که نوجین زیس در سده دوازدهم نوشتهاست که ایرانیان این دریا را سدهها دریای تبرستان میخواندند. ولی چون واژهٔ مازندران میان بومیان تبرستان جایگزین گشته، آن را دریاچهٔ مازندران میخوانند، علیرغم اینکه نام مازندران بسیار کهن است اما نام دریای مازندران برای اولین بار در دویست سال اخیر رایج شدهاست. نام دریای مازندران و دریای خزر در ۵۰ سال گذشته در رسانههای گروهی ایران رایج بوده و در سال ۱۳۶۱ دولت نام دریای مازندران را نام رسمی اعلام کرد. اما همچنان هر دو نام بهطور متناوب بکار میرفت. دومین همایش، همایش ژئوماتیک اردیبهشت ۱۳۸۲ سازمان نقشهبرداری کشور دبیرخانه کمیته یکسانسازی نامهای جغرافیایی.
گرچه حکومت علویان در نواحی جنوبی دریای طبرستان عمر چندانی نداشت، ولی تا تأثیرات فرهنگی آن تا قرنها قابل مشاهده بود. ایجاد جوامع زیدی در شهرهای دیلمان تا خراسان و پس از آن انتقال فرهنگ زیدی در چند مرحله به یمن و نتیجتاً رشد و شکوفایی فرهنگی یمنیها در اثر همین حکومت کوتاه مدت بودهاست. علویان، پویشهایی فرهنگی و مدارسی برای سوادآموزی عمومی تأسیس کردند. ناصر کبیر در زمان استقرار در هوسم، چنین مدارسی را در شرق گیلان ایجاد کرد که بعدتر به سمت غرب گسترش یافتند.