دریای اسود

معنی کلمه دریای اسود در لغت نامه دهخدا

دریای اسود. [ دَرْ ی ِ اَس ْ وَ ] ( اِخ ) بحر اسود. دریای سیاه. رجوع به بحر اسود ذیل بحر و دریای سیاه شود.

معنی کلمه دریای اسود در فرهنگ فارسی

بحر اسود . دریای سیاه

جملاتی از کاربرد کلمه دریای اسود

در متن دیگری در غیاث‌اللغات هفت دریا این‌گونه ذکر شده‌است: اول دریای اخضر که جزایر بسیار دارد. دوم دریای عمان به جانب شرقی آن فارس و غربی آن قصبه عمان و به همین سبب آن را بحر عمان گویند. سوم دریای قلزم چه قلزم شهری است کوچک بر کناره دریا که دریا را به آن نام خوانند. چهارم دریای بربر و آن لجه‌ای است از بحر هند. پنجم دریای اقیانوس که بلاد اقصای ملک مغرب به ساحل این بحر منتهی می‌شود. ششم دریای قسطنطنیه که آن را بحرالروم نیز گویند. هفتم دریای اسود که آن را برازاق نیز گویند چه برازاق موضعی است بر ساحلش.