درهم برهم

معنی کلمه درهم برهم در لغت نامه دهخدا

درهم برهم. [ دَ هََ ب َ هََ ] ( ص مرکب ) درهم و برهم. پریشان و بی نظام. ( آنندراج ). در هرج و مرج افتاده و پریشان شده. ( ناظم الاطباء ). آشفته. مشوش. شلوغ پلوغ. ریخته پاشیده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || ویران و خراب. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه درهم برهم در فرهنگ فارسی

در هم و بر هم پریشان و بی نظام ویران و خراب

جملاتی از کاربرد کلمه درهم برهم

او همچنین گروه بازیگران و گروه تولید را تشویق به بداهه‌پردازی می‌کرد، سپس در حین تدوین، فیلم را با دقت بازبینی و بررسی می‌کرد. تا سال ۱۹۲۹، لورل نویسنده اصلی این زوج کمدی بود و گفته می‌شود که جلسات نگارش فیلم‌نامه، به طرز شاد و خنده‌آوری آشفته و درهم برهم بود.
دانشنامه ایرانیکا در مدخل " دید عوام نسبت به هویت گیلانی " می‌نویسد: نزدیکی به تهران و ناهمگونی فرهنگی موجب شده گیلانیان مورد استهزای بعضی از تهرانی‌ها قرار بگیرند. برای مردم عراق عجم، منطقه خزر همسایه، جهانی درهم برهم و واژگون هویت خودشان است. وجود رطوبت، استفاده از گاو و خر به جای گوسفند و شتر، بازبودن در خانه‌ها و نبود دیوار خارجی، کم‌تر بودن حساسیت ناموسی و خشونت بین افراد و گروه‌ها نسبت به درون ایران؛ به نوعی زنانه بودن جامعه و مخالف با جامعه‌ای مردسالار (مشارکت بیشتر زنان، ندرت پوشیدگی، حضور در فعالیت‌های تولیدی، انعطاف‌پذیری بالاتر در روابط بین دو جنس، گرچه قطعاً نه به حدی که در جوک‌ها گفته می‌شود) از جمله این عواملند. این جوک‌ها و روایات دربارهٔ گیلانی‌ها به همان اندازه که ویژگی‌های جمعیت خزر را می‌آموزد، آگاهی بیشتری دربارهٔ ارزش‌های بنیادین ایرانیان مرکزنشین که چنین جوکهایی را می‌سازند و برایشان جالب است به ما می‌دهد.