دختنوس

معنی کلمه دختنوس در لغت نامه دهخدا

دختنوس. [ دُ ت َ ] ( معرب ، اِ ) معرب دخت نوش. نامی از نامهای زنان عرب. || ( اِخ ) نام دختر لقیطبن زراره تمیمی که پدر او را نام دختر کسری داده است «بنت الهنی ٔ». ( المعرب جوالیقی ص 142 ).

جملاتی از کاربرد کلمه دختنوس

این جشن در نزد ایرانیان قبل از اسلام در روز خاصی انجام نمی‌گرفت و معمولاً در اواخر زمستان در حالی که زمین در حال گرم شدن بود انجام می‌شد، ولی پس از اسلام و حمله اعراب این جشن به آخرین چهارشنبه سال موکول می‌شد؛ زیرا چهارشنبه در نزد اعراب روزی نحس و شوم بود. چهارشنبه نزد عرب‌ها نحس نیست - از آنجا که عرب‌ها از نزدیکترین گروه‌ها پیش از اسلام نزد ایرانیان بودند و دستکم هزار سال بخشی از ایران باستان بودند بسیاری از آداب و رسوم و عقاید شبیه به هم داشته‌اند و پیش از اسلام بسیاری از قبایل عربی چون بنی تمیم و بخش بزرگی از بنی وایل و طی و قضاعه و ایاد و انمار زرتشتی بودند و نام‌های ایرانی مانند دختنوس =دخترنوش - زراره - بسطام =ویستهم بسوس وسوار بین عرب‌های پیش از اسلام به فراوانی است