دادقان
معنی کلمه دادقان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه دادقان
پس از آنکه فرخان کوچک از این رخدادها آگاه شد، در نامهای از خورشید پوزش خواست و از آنچه رخ داد، ابراز شرمندگی نمود. سپس از اسپهبدی کناره گرفت و مرکب شاهی و خدمتکاران را به تمیشه نزد خورشید فرستاد تا او در آن شهر فرمانروایی خویش را آغاز کند. یک سال پس از این رویداد شبانه خورشید به سوی سارویه لشکرکشی نموده و در نزدیکی کاخ دادقان سپاهیان عموزادگانش را درهمکوفت. سپس به ساری رفت و روبه فرخان کوچک چنین گفت: «تو را گناهی نیست؛ جایگاهی که دلت خواهد اختیار فرمای و هرکه تو را با آن خوش است، با خویشتن آنجا برو و به سلامت بنشین.» سپس فرزندان فرخان را به «فرخان فیروز» تبعید کرد.