دادقان

معنی کلمه دادقان در لغت نامه دهخدا

دادقان. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان تفرش بخش طرخوران شهرستان اراک. واقع در 15هزارگزی شمال طرخوران - دارای 40 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

معنی کلمه دادقان در فرهنگ فارسی

ده جزئ دهستان حومه بخش لنگرود شهرستان لاهیجان

جملاتی از کاربرد کلمه دادقان

پس از آن‌که فرخان کوچک از این رخدادها آگاه شد، در نامه‌ای از خورشید پوزش خواست و از آنچه رخ داد، ابراز شرمندگی نمود. سپس از اسپهبدی کناره گرفت و مرکب شاهی و خدمتکاران را به تمیشه نزد خورشید فرستاد تا او در آن شهر فرمانروایی خویش را آغاز کند. یک سال پس از این رویداد شبانه خورشید به سوی سارویه لشکرکشی نموده و در نزدیکی کاخ دادقان سپاهیان عموزادگانش را درهم‌کوفت. سپس به ساری رفت و روبه فرخان کوچک چنین گفت: «تو را گناهی نیست؛ جایگاهی که دلت خواهد اختیار فرمای و هرکه تو را با آن خوش است، با خویشتن آنجا برو و به سلامت بنشین.» سپس فرزندان فرخان را به «فرخان فیروز» تبعید کرد.