داد و ستد کردن

معنی کلمه داد و ستد کردن در لغت نامه دهخدا

داد و ستد کردن.[ دُ س ِ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سودا کردن. معامله.

معنی کلمه داد و ستد کردن در فرهنگ فارسی

سودا کردن

جملاتی از کاربرد کلمه داد و ستد کردن

تجارت، بازرگانی یا دادوستد (به انگلیسی: Trade) به معنای فعالیت‌های اقتصادی خرید و فروش کالاها و خدمات به ویژه خرید با هدف فروش مجدد و با هدف کسب سود یا منفعت مالی است. در تجارت مالکیت کالا و خدمات از کسی یا نهادی (فروشنده) به دیگری در برابرِ دریافت پول از خریدار واگذار می‌شود. روی‌هم‌رفته هرگونه کاری (که بتوان سنجید و اندازه‌گیری کرد) را که مردم در برابر کالا یا خدمتی، کالا یا خدمت یا بهای آن را واگذار نموده و هر دو به هنگام این کار راضی و خشنود باشند تجارت گفته می‌شود. تجارت دو بخش تجارت داخلی و تجارت خارجی را دربرمی گیرد. در روال امروزی به دادوستد کالاها یا خدمات بازرگانی (تجارت) گفته می‌شود و برای بهتر داد و ستد کردن در زمان اندک نیاز به داده‌ها و آگاهی‌ها سرپرستی کردن آن برای رسیدن به هدف است. بازرگانی سازوکاری است که هستهٔ سرمایه‌داری را می‌سازد.