داد و بیداد کردن
معنی کلمه داد و بیداد کردن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه داد و بیداد کردن
وسترن این مؤلفهها را برای نمونه میگیرد و از آنها برای بیان داستانهای سادهٔ اخلاقی استفاده میکند. هرچند برخی از نمونههای بارز به لحاظ اخلاقی دوپهلو و مبهم هستند. وسترن اغلب بر زمختی و تندی بیابان تأکید میکند و اغلب صحنه را در چشماندازی لم یزرع و ویران میچیند. چیدمانهای خاص شامل پادگانها، مرتعها و مزرعههای خالی؛ روستاهای بومی آمریکایی؛ یا شهرهای مرزی کوچک با مشروب فروشیها، مغازهها، اصطبلها و زندانهای کوچک است. جدای از بیابان این معمولاً مشروب فروشیها هستند که تأکیدی بر وجود غرب وحشی دارند: مکانی است برای موسیقی گوش دادن (پیانویی که تمیز نواخته نمیشود)، زنها (معمولاً فاحشهها)، قماربازی (پوکر با دست باز یا کشیدنی)، نوشیدن (آبجو یا ویسکی)، دعوا و داد و بیداد کردن، آدمکشی، قتل و تیراندازی. در برخی وسترنها که تمدنی وجود دارد، شهر کلیسا و مدرسه دارد؛ و در برخی دیگر که قوانین مرزی دارند چنانکه سرجیو لیون گفتهاست " جایی است که زندگی ارزشی ندارد. "