دائوا
جملاتی از کاربرد کلمه دائوا
آغاز مهرپرستی در ایران را نمیتوان به درستی روشن ساخت ولی میدانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی پدید آید میترا را ستایش میکردند. کریستن سن نوشته است چنین به نظر میرسد که قبل از جداشدن دو تیره هند و ایرانی از یکدیگر تفاوتی میان دو گروه از خدایان عمدهٔ آنها بوده است. یک گروه را دائوا میخواندند و در راس آن خدای جنگجویی به نام ایندرا قرار داشت، و گروه دیگر را اسوراها «به ایرانی اهورا» میگفتهاند و بزرگترین آنها وارونا و میترا بود. پرستندگان میترا در ستایش او و خدایانی که در گرد اویند، یشتها را میسرایند و این همان سرودهایی است که نمونههایی چند از آن با اصول دینی زرتشتی تطبیق شده و در قسمت موسوم به «بخش جدید اوستا» تا امروز محفوظ مانده است.
روش آیینی آریاییها طبیعتپرستی محض بود و به مظاهر طبیعت جنبهٔ خدایی بخشیده و به پرستششان مبادرت میکردند و این خدایان را دیو مینامیدند. در واقع کلمه «دیو» به خدایان آریایی پیش از زرتشت گفته میشد. چون زرتشت به اصلاح دینی پرداخت دیوان یا خدایان گذشته را مردود دانسته و بر مبنای یکتاپرستی، اهورامزدا را خالق کل جهان معرفی کرد. از آن زمان این خدایان مردود به مفهوم دیو امروزی در بین ایرانیها شناخته شدند اما این کلمه هنوز در زبان هندواروپایی همان مفهوم پیشین خود را نگاه داشتهاست. «زئوس» Zeus یونانی، «دعوس» Deus لاتینی، دیو Deue فرانسه و دائوا Daiva هندی جملگی به مفهوم خدا میباشند. در بین مظاهر طبیعت یا دیوان آریایی ایندرا خدای رعدوبرق و پیکار اهمیت بسیاری داشت و در رأس دائواها Daiva، قرار داشت اما در میان ایرانیها ایندرا این مقام را از دست داد و سرانجام در اوستا از دیوان مردود آریایی بهشمار رفت. به عوض میترا در میان ایرانیها ارج و اهمیتی بسیار یافت. از آنجائیکه جای ایندرای مردود واقع شده بایستی خدایی جایگزین میشد به همین جهت باورهای مربوط به او به ایزد بهرام منسوب شد. وارونه نیز که از خدایان بزرگ آریایی است، نگهدار نظام و بقای جهان بود و نیز همواره با صفت «اسورا» یعنی بزرگ و ارباب و صاحب میآمد چون «اسورا-وارونه». اکثر دانشمندان برآنند که وارونه در بین قومهای ایرانی فراموش شدهاست و همین ایزد بعدها نزد ایرانیها با عنوان اورمزد یا اهورامزدا به معنی سرور دانا مورد پرستش قرار گرفتهاست.
پس از جدائی ایرانیها از هندوآریاییها، ایرانیها خدایان نیک ودایی هندوآریاییها را، یعنی دوا را، دائوا یا دیو یعنی ارواح پلید دانستند و از این زمان با هندوآریاییها اختلاف عقیده پیدا کردند..