خورد کردن. [ خوَرْدْ / خُرْدْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ریزه ریزه کردن. ( ناظم الاطباء ). خرد کردن. - خورد کردن خرمن ؛ درهم کوفتن ساقه و سنبله و جدا کردن کاه از دانه. این عمل آن است که دانه ها را بواسطه جنجل از سنبل اخراج نموده کاه را بطرفی و گندم را بطرفی جمع کنند اما خرمنگاه که محل کوبیدن خرمن باشد در جای بلندی ترتیب داده میشد که هوایش نیک باشد. ( از قاموس کتاب مقدس ). || له کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
معنی کلمه خورد کردن در فرهنگ فارسی
ریزه ریزه کردن
جملاتی از کاربرد کلمه خورد کردن
فرمول شیمیایی کارنالیت KMgCl3·۶(H2O) میباشد. نمونه ای از ترکیب کریستال کارنالیت میتواند با ۱٫۵ مول درصد KCl و ۹۸٫۵ مول درصد MgCl2·6H2O توسط بلوری شدن آهسته در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد، تولید شود. چگالی آن ۱٫۶۰۲ گرم بر سانتیمتر مکعب است.کارنالیت همچنان میتواند توسط خورد کردن ترکیب هیدرات منیزیم کلرید و پتاسیم کلرید نیز تولید شود.
لفظ اوهیرد واژهای در زبان منقرض شده آذریست در این زبان واژه آب بصورت او تلفظ میشود مانند سایر زبانهای همخانواده آن (کردی و لری و…) و بخش دوم هیرد است چون در زبان آذری به جای بکار بردن «خ» لفظ «ه» رایج بوده مانند هیردکردن به جای خیرد کردن یا همان خورد کردن. ایرانی باستان x, xw> h در harda به معنی خورده، *hūzdan به معنی خواستن، hošk به معنی خشک (ایرانی باستان *huška)و hana به معنی خانه و…