خوان چهارم

معنی کلمه خوان چهارم در لغت نامه دهخدا

خوان چهارم. [ خوا / خا ن ِ چ َ رُ ] ( اِخ ) یکی از هفت خوان رستم است که در آن زن جادوی را می کشد.

معنی کلمه خوان چهارم در فرهنگ فارسی

یکی از هفت خوان رستم است که در آن رستم زن جادوی را می کشد .

جملاتی از کاربرد کلمه خوان چهارم

تنبور کهن‌ترین ساز زهی زخمه‌ای است، به این معنا که اولین سازی می‌باشد که دسته‌ای بلند به همراه کاسه و وتر داشته‌است. در کتب و رسالات زیادی در این مورد سخن گفته‌اند. کتاب دیکشنری گراو که در زمینه سازشناسی است، قدمت این ساز را پنج تا شش هزار سال دانسته و مجسمه‌های سنگی در موزه‌ها و آثار باستانی به جای مانده در شوش و تپه‌های بنی یونس در حوالی شهر موصل قدمت این ساز را ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد نشان می‌دهد. در کارنامه اردشیر بابکان یکی از متون پهلوی آمده که روزی اردشیر در ستورگاه نشسته بود و تنبور می‌زد و می‌سرود. در روایت‌های افسانه‌ای آمده که رستم در خوان چهارم تنبور می‌نواخته و مقام ته رز را به وی و مقام باریه را به باربد موسیقیدان دربار ساسانیان نسبت می‌دهند. فارابی که در موسیقی الکبیر به‌طور گسترده در مورد تنبور و انواع آن و فواصل و کوک‌های آن توضیحات مفصل داده‌اند. ابن سینا، عبدالقادر مراغی و صفی الدین ارموی نیز از این جمله‌اند. در آثار شاعران بزرگ فارسی‌زبان از جمله شیخ جنید بغدادی، فردوسی، مولوی، منوچهری دامغانی، نظامی گنجوی، موسوی، حافظ، وحید قزوینی، بیدل دهلوی و وفا کرمانشاهی به کرات از تنبور سخن به میان آمده‌است. این قطعه شعری از مولوی است که در آن نام تنبور ذکر شده‌است