خلخا

معنی کلمه خلخا در لغت نامه دهخدا

خلخا. [ خ ُ ] ( اِ ) مایه ای که از شیر و تخم مرغ و پنبه و آهک ساخته و ظروف شکسته ای که از جنس بلور و چینی باشد باآن بند می زنند و می چسبانند. ( یادداشت بخط مؤلف ).

جملاتی از کاربرد کلمه خلخا

اما بلگوتی برای فخرفروشی نزد دوستانش مبنی بر اینکه این نقشه او بوده‌است، خبر را به بیرون درز داد و به گوش تاتارها رسید. قشون تموچین با تاتارها درگیر شد و آنان را در نزدیکی رود خلخا در شرق مغولستان محاصره کرد. نبرد خونینی درگرفت و تموچین پیروز شد. پس از جنگ، او دستور داد همه تاتارهای مذکر را به صف کنند اما آنان که می‌دانست قصد او چیست، به سختی مقاومت کردند و در طول کشتار، سپاه تموچین تلفات بسیار محتمل شد. او بعد از این اتفاق بلگوتی را مجازت نکرد اما صریحاً به او گفت که دیگر جایی در شورای سری ندارد. نیز تموچین قبل از آغاز حمله نهایی دستور داده بود که غنائم بعد از پایان جنگ به صورت منصفانه تقسیم خواهد شد و کسی نباید شخصاً غنیمت‌ها را تصاحب کند اما التان و قوچار، دو تن از نزدیکانش سرپیچی کرده بودند. در نتیجه تموچین آنان را از غنائم محروم کرد. آنان نیز در جواب اردوی تموچین را ترک کرده و به جاموقا خان پیوستند. تموچین که از این اتفاق دلگیر شده بود، با ییسوی و یسوگن، دو خاتون تاتار، را برای فراموشی آن به زنی گرفت.
بایائوت (مغولی: Баяд/Bayad، به معنای «سرمایه») سومین زیرگروه بزرگ مردم مغول در مغولستان امروزی است و آنها یکی از قبیله‌های «چهار اویرات» (کنفدراسیون اویراتها) هستند. بایائوت تباری برجسته در امپراتوری مغول بودند. آنها را هم در قوم مغول و هم در قوم ترک می‌توان یافت. این قبیله در خلخا، مغولستان داخلی، بوریات‌ها و اویرات‌ها پخش هستند.
به‌طور کلی، آلتن توبچی یک متن مذهبی نیست، نه تحت تأثیر بودیسم تبتی است و عاری از عقاید شمن‌باوری پیروان چنگیز خان است. عمدتاً سکولار است و به امور حکومتی می‌پردازد. مقدمه بودایی کتاب با متن اصلی کار بی ربط است. این اثر مجموعه ای از قوانین نیست، اگرچه احکام چنگیز خان در بخش تاریخ مخفی گنجانده شده‌است. نمونه‌هایی از قانونگذاری عشایری رمزگذاری شده به‌طور جداگانه وجود دارد و شامل قانون آلتان خان (حدود ۱۵۷۷)، و قوانین کتبی خلخا (1570s-۱۶۳۹) است. این یک لیست ساده از پادشاهان از پادشاهان افسانه‌ای چاکراوارتی تا لیگدان خان نیز نیست. اگرچه این عنوان می‌گوید که با «حکمداری» سروکار دارد، کار نه فلسفه سیاسی است و نه رساله ای که مربوط به عملکردهای قانونی، اجرایی و قضایی دولت است. در واقع، این کار به وضوح یک کتابچه راهنمای اخلاق برای اشراف مغول با تأکید ویژه بر حفظ وحدت دولت است. این اثر در اصل دارای طبیعت آموزشی و دستورالعملی است. کد رفتار آن کاملاً شبیه به راه سامورایی و شوالیه گری است. هرچند که کلیت اخلاق موجود در آلتن توبچی به‌طور اصولی مغولی یا عشایری است و از این رو از گفته‌های چنگیز خان یا سنت عشایری ناشی می‌شود، اما در آن چند نقل قول نیز وجود دارد و در آنجا از آثار اخلاقی هندی و سلسله یوان تبت برای ایدئولوژی حاکمیت الهام گرفته‌است.
مردم دائور، داگور، داغور یا دهور (داگور :ᡩᠠᡤᡠᠷ Daure; خلخا مغولی: Дагуур</link> Daguur simplified Chinese ; روسی: Дауры، داوری) قومی مغول هستند که در اصل بومی دائوریا هستند و اکنون عمدتاً در شمال شرقی چین (و سیبری، روسیه، در گذشته) قرار دارند. دائور یکی از ۵۶ گروه قومی است که به‌طور رسمی در جمهوری خلق چین به رسمیت شناخته شده است. طبق آخرین سرشماری (۲۰۱۰) تعداد آنها ۱۳۱۹۹۲ نفر بود و بیشتر آنها در پرچم خودمختار مورین داوا دائور در خولون بویر، شمال شرقی مغولستان داخلی و منطقه می‌لیسی دائور در چیچیهار، هیلونگ‌جیانگ، شمال شرقی چین زندگی می‌کنند. برخی از مردم دائور نیز در نزدیکی تاچنگ در سین کیانگ زندگی می‌کنند.[نیازمند منبع]
آنها هم به عنوان واحدهای نظامی و هم به عنوان واحدهای اداری قبیله ای عمل می‌کردند. مردم خلخای شمالی و اوریانخان به ترتیب به خلخای جنوبی در مغولستان داخلی و دوئین اوریانگخان از سه گارد وابسته بودند. پس از شورش نافرجام مردم شمال اوریانخای، آنها در سال ۱۵۳۸ تقسیم شدند و بیشتر توسط شمال خلخا ضمیمه شدند. تحت فرمانروایی دایان خان یا جانشینان وی، مغولان شرقی بارگا را مجبور به تسلیم کردند. با این حال، تصمیم او برای تقسیم شش تومنی به پسرانش، یا تایجی‌ها، و تابوننگ‌های محلی، دامادهای تایجی‌ها، یک سیستم غیرمتمرکز از حاکمیت برجیژین ایجاد کرد که صلح داخلی و گسترش ظاهری را برای یک قرن تأمین کرد. علی‌رغم این عدم تمرکز، یک توافق قابل توجه در اشراف دایان خان وجود داشت و جنگ داخلی درون چونگیسید تا زمان سلطنت لیگدن خان (۱۶۰۴–۳۴) نبود.
در برخی از مطالعات، زیر گروه‌های گوناگونی از Q-M242 در مغولستان مشاهده شده‌است. Q1a2-M346 (عمدتاً Q-L330) 1.4 ~ ۳٫۱٪ از مغول‌ها (۱/۲ ~ ۲/۳ در میان نمونه‌های Q) را اشغال می‌کند، و به دنبال آن Q1a1a1-M120 (0.25 1.25%)، [Q1a1 ~ ۲٫۵٪، Q1a1b-0. M378. در مطالعه ای دیگر، Q در ۴ درصد از مغول‌ها یافت می‌شود. کارافت و همکاران (2018) Q-L54 (xM3) را در ۲٫۷٪ (۲/۷۵) و Q-M25 را در ۲٫۷٪ دیگر (۲/۷۵) برای مجموع ۵٫۳٪ (۴/۷۵) هاپلوگروپ Q Y-DNA در نمونه ای از مغول‌های خلخا از اولان باتور، مغولستان یافت. بر پایه این مطالعات، میانگین فراوانی Q-M242 در مغول‌ها حدود ۴ تا ۵ درصد برآورد شده‌است.
از سال ۱۷۷۱ تا ۱۸۴۵ حداقل هشت مأموریت کلیسای ارتدکس روسی از مغولستان بازدید کردند. اولین کلیسای ارتدکس در قلمرو مغولستان، کلیسای تثلیث مقدس در شهر اولان‌باتور پایتخت خلخا در سال ۱۸۷۲ تأسیس شد، و در سال ۲۰۰۷ در آنجا به تازگی بازسازی شد.