خفتو

معنی کلمه خفتو در لغت نامه دهخدا

خفتو.[ خ ُ ] ( اِ ) کابوس. خفتک. ( ناظم الاطباء ). و آن سنگینیی است که در خواب بر مردم افتد. عبدالجنه. ( برهان قاطع ). نیدلان. جاثوم. ضاغوت. سُکاجَه. ( ملخص اللغات حسن خطیب ) دِئثان. دَیَثانی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه خفتو در فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) بختک .

معنی کلمه خفتو در فرهنگ فارسی

کابوس خفتک و آن سنگینی است که در خواب بر مردم افتد .

معنی کلمه خفتو در ویکی واژه

بختک.

جملاتی از کاربرد کلمه خفتو

دو نفر فرستاده اميرالمومنين عليه السلام به نزد معاويه رفتند، مسيب بن ربيع گفت : اى معاويه ! حق تو از اين آب از حق ما بيشتر نيست ، دست از اين كار بردار، والا تو را با خفتو خوارى از منار اين آب دور خواهيم كرد، و شمشيرهاى خود را از خون شما سيراب مى كنيمتا خود از آب سيراب شويم .