خضروند

معنی کلمه خضروند در لغت نامه دهخدا

خضروند. [ خ ِض ْرْ وَ ] ( اِخ ) نام یکی از طوایف پشتکوه از ایلات کرد ایران می باشد. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 70 ).
خضروند. [ خ ِض ْرْ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خزل بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام. واقع در 17هزارگزی باختر چرداول و 4هزارگزی باختر راه اتومبیل رو زنگوان. این دهکده کوهستانی و سردسیر و دارای 280 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و لبنیات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. در دو محل بفاصله یک کیلومتر به علیا و سفلی مشهور است. سکنه سفلی 150 نفر است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه خضروند

بنا بر کتاب فاتحان میمک و کتاب ايلام و تمدن ديرينۀ آن نوشته ی ايرج افشار ایل خزل در ایلام از تیره‌های مرشدوندقلیوند، خضروند و شمسی وند تشکیل شده‌است. مندیکان طایفه ای ایزدی در شمال عراق و در ترکیه عضوی از اتحاد هیورکان می باشد.کنفدراسیون هیورکان از 24 قبیله یا قبایل کوچک کرمانج در کردستان ترکیه و کردستان عراق می باشد.، ملاحسن شمدین کرکوسی رئیس کنفدراسیون هیورکی است.