خسروجردی
معنی کلمه خسروجردی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خسروجردی
از میان دانش آموختگان این هنرستان که در رشته های هنرهای تجسمی ، سینما و موسیقی تاثیر گذار بودند میتوان به همایون شجریان، مهران غفوریان، مجید عباسی، حسین رفیعی، شاهد احمدلو، بیژن میرباقری، کامبیز درم بخش، منصور قندریز، چنگیز شهوق، مسعود عربشاهی، صادق تبریزی، آرمین ترکمندی، امیرحسین مصباح طالب خواجه لو، حسین زنده رودی، فرامرز پیلارام، علیرضا اسپهبد، واحد خاکدان، حبیبالله صادقی، حسین خسروجردی، کاظم چلیپا، مرتضی اسدی، رضا عابدینی، احمد مرشدلو، حمید ابراهیمی، آرمن بابوم، علیرضا میرزا رضایی، جعفر روحبخش، مهدی حسینی، رضا بانگیز، کامیار صادقی، مجید زمانی، ناصر عزیزی، مصطفی و مرتضی درهباغی، پویا آریانپور، حمیدرضا اندرز، سعید زین العابدینی، پیام عبدالصمدی، مهران صابر، حسن کریم زاده، داود موسوی، سیامک فیلی زاده، کسری عابدینی، علی عامه کن، مهدی محب علی، بهروز فائقیان،حسین علی عسگری، احسان قائمی، علیرضا محمود زاده، وحید چمانی و سینا خاتمی اشاره کرد.
در دوران انقلاب نیز، تعدادی از هنرجویان دانشکده هنرهای زیبا به صف مخالفان حکومت پادشاهی پیوستند و پس از انقلاب، پایههای جریانی هنری را ریختند که «هنر انقلابی–اسلامی» خوانده میشد. نخستین نمایشگاه این گروه از هنرمندان در زیرزمین حسینیه ارشاد در تهران برگزار شد. بانی این نمایشگاه که دانشکده هنرهای زیبا بود، پس از تهران، آن را در شهرهای دیگر ایران نیز به نمایش گذاشت. در بهار ۱۳۵۸ نیز نمایشگاه بزرگتری از آثار آنان در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش گذاشته شد. پس از نمایش موفق این آثار در حسینیه ارشاد، در ۱۳۶۰ گروهی از هنرمندان سازمان «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» را پایهگذاری کردند که بعدها زیرمجموعه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی شد و وظیفه اصلیاش پشتیبانی از هنر انقلابی و «متعهد» بود. با آغاز جنگ ایران و عراق در شهریور ۱۳۵۹، هنرمندانی که پیشتر در انقلاب شرکت داشتند، جذب دستگاه هنری–تبلیغاتی جنگ شدند؛ کسانی چون حمید قدیریان، علی وزیریان ثانی، مصطفی ندرلو، ناصر پلنگی، حبیبالله صادقی، کاظم چلیپا، حسین خسروجردی، و ایرج اسکندری که اغلب با نام «هنرمندان انقلابی» شناخته میشوند. از میان این افراد، تعدادی همچون چلیپا، صادقی، و خسروجردی بعدها عضو مراکز هنری حکومتی شدند و به مقامهای دولتی دست یافتند.
سوگند سهیلی در ۲۲ مرداد ۱۳۶۶ در اصفهان به دنیا آمد. او مسیحی است. همسر او، امیر علی خسروجردی، با نام هنری زخمی، یکی از رپرهای ایرانی است که از او صاحب یک فرزند شدهاست. این زوج در لندن زندگی می کنند.
خانه کاریکاتور ایران در سال ۱۳۷۵ توسط شهرداری تهران بنیانگذاری شد. این مرکز که زیرمجموعه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است با هدف شناسایی، مهارتآموزی و سازماندهی کاریکاتور و کارتون (پویانمایی) در ایران و پشتیبانی از کاریکاتوریستها و علاقهمندان کاریکاتور و معرفی آثار آنان در ایران و جهان فعالیت خود را آغاز کرد؛ و به سرعت تبدیل به مرکز اصلی کاریکاتور ایران شد. از جمله فعالیتهای خانه کاریکاتور ایران برگزاری کلاسهای آموزش کاریکاتور و نمایشگاههای کاریکاتور است.مدیر و مؤسس این مرکز حسن عوض وردی معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری منطقه 3 تهران بود و در سال1377 مسعود شجاعی طباطبایی، به مدیریت آن گمارده شد /آرم این خانه توسط حسین خسروجردی طراحی شده است.افتتاح این خانه با حضور دکتر حسن حبیبی /گل آقا وجمعی از کاریکاتوریستهای بنام کشور توسط غلامحسین کرباسچی شهردار تهران صورت گرفت
با آغاز جنگ ایران و عراق در شهریور ۱۳۵۹، هنرمندانی که پیشتر در انقلاب شرکت داشتند جذب دستگاه هنری–تبلیغاتی جنگ شدند؛ کسانی چون حمید قدیریان، علی وزیریان ثانی، مصطفی ندرلو، ناصر پلنگی، حبیبالله صادقی، کاظم چلیپا، حسین خسروجردی، و ایرج اسکندری که اغلب با نام «هنرمندان انقلابی» شناخته میشوند. از میان این افراد، تعدادی همچون چلیپا، صادقی، و خسروجردی بعدها عضو مراکز هنری حکومتی شدند و به مقامهای دولتی دست یافتند.
کاظم چلیپا در سال ۱۳۳۶ در تهران به دنیا آمد و نقاشی را نزد پدرش حسن اسماعیلزاده آموختهاست. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. چلیپا آثارش را در تعداد نمایشگاه گروهی و بیینالهای نقاشی در داخل و خارج از ایران به نمایش گذاشته و کسب مقام اول نمایشگاه بینالمللی هنرهای ظریفه ژاپن در سال ۱۳۷۱ را در کارنامه هنریاش ثبت کردهاست. کاظم چلیپا برنده جایزه دست خط زرین امام در سالگرد جنگ ایران و عراق و برنده قلم موی زرین جایزه ویژه و دیپلم افتخار شدهاست. تدریس در رشته هنر دانشگاههای ایران و داوری نمایشگاههای مختلف تجسمی نیز از دیگر فعالیتهای این هنرمند محسوب میشوند. چلیپا همچنین عضو افتخاری انجمن نقاشان آذربایجان است. او در کنار ناصر پلنگی، حبیبالله صادقی، حسین خسروجردی و چند تن دیگر به «نقاشان انقلاب» مشهورند.
به همین دلیل تا آنجایی که ممکن بود تلاش گردید تا یک نشان به یاد ماندنی در برنامههای تبلیغاتی طراحی گردد. گفتنی است: لوگو (نوشته نستعلیق) پست بانک ایران در سال ۱۳۸۰ توسط خطاط محمد احصایی تحریر گردیده و لوگوی آن نیز در همین سال توسط حسین خسروجردی طراحی و مورد تصویب هیئت مدیره وقت بانک قرار گرفت.
ابراهیم گلستان آرزو داشته که بیضایی نیز همچون دیگرانی «فرصت» پیدا کند. مرتضی احمدی افسوس خورده که بیضایی اتّهام خورده و کنار نهاده شده؛ پرویز پورحسینی و پرویز جاهد دوریش از سینما و تئاترِ ایران را «خسران بزرگ» دانستهاند؛ جمشید ملکپور معترضِ ناسزاواریِ آن شده که بیضایی عضوِ فرهنگستانِ هنر نبوده؛ بهزاد فراهانی و علی نصیریان از مسئولانِ فرهنگی خواستهاند که بیضایی را از آمریکا (از آخرین مهاجرتش) به ایران بازگردانند و بگذارند کار کند؛ اصغر رفیعی جم و اصغر فرهادی آرزو کردهاند که بیضایی بتواند به سرِ کارش در ایران برگردد؛ علیرضا مجلّل و حسین خسروجردی او را نمونهٔ اعلای «نسلِ سوخته» دانستهاند؛ مسعود جعفری جوزانی از «فراری دادن» ِ بیضایی گله کرده؛ آیدین آغداشلو جلوگیری از کارِ بیضایی را «جهل و بیاعتنایی» دانسته و رانده شدنش را به آنجا که «جایگاهش نیست» ملازمِ آسودگی شمرده: «هر جا که میخواهد رفته باشد، چون هر جا که باشد نماینده معنا و شعور و خلاقیت درخشان مردم کارآمد است.» دیگرانی هم بودهاند که تقصیرِ ناتمامیِ بعضِ کارها را از بیضایی دانستهاند.