خسته کردن

معنی کلمه خسته کردن در لغت نامه دهخدا

خسته کردن. [ خ َ ت َ / ت ِ ک َدَ ] ( مص مرکب ) خستن. مجروح کردن. جراحت رساندن. جرح. ( یادداشت بخط مؤلف ). تعقیر. ( منتهی الارب ). تکلیم. ( تاج المصادر بیهقی ). عقر. ( منتهی الارب ). قَرح. ( دهار ). کلم. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ) :
سپه را همه دل شکسته کنی
به گفتار بی جنگ خسته کنی.فردوسی.خیارگان صف پیل آن سپه بگرفت
نفایگان را پی کرد و خسته کرد و فکار.فرخی.بچین هین گل ای شیعة و خسته کن
دل ناصبی را به خار علی.ناصرخسرو.مکرهای جبریانم بسته کرد
تیغ چوبینشان تنم را خسته کرد.مولوی ( مثنوی ج 1 ص 68 ).|| آزرده دل کردن. رنجاندن : و دیگر مناسب حال ارباب همت نیست یکی را امیدوار گردانیدن و باز بنومیدی خسته کردن. ( گلستان سعدی ).|| وامانده کردن. در تعب انداختن. ( از ناظم الاطباء ). مانده کردن. ( یادداشت به خط مؤلف ).

معنی کلمه خسته کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - مجروح کردن آزردن . ۲ - در تعب انداختن . ۳ - وا مانده کردن فرسوده ساختن .

جملاتی از کاربرد کلمه خسته کردن

با تمام توان و نیروی خود برای خسته کردن دشمن برای تسلیم‌کردن دژ، که ثابت کرده سرسخت است بایستید. به زودی با استفاده از سلاح‌های روسی راهی برای حل این مشکل باقی نمی‌ماند. با تردید برای ادامه این آخرین چاره، من به نیروها آگاهی خواهم داد و پیش‌بینی می‌کنم که همه افسران و سربازانی که عقب‌نشینی می‌کنند نیز باید بدانند. ما یا باید دژ را بگیریم یا همه می‌میرند. ما برای این کار به اینجا اعزام شده‌ایم.
برخی گفته‌اند «این درگیری‌ها نشان‌دهندهٔ تغییری اساسی در خط مشی پیامبر در جهت تکیه بر تنازع خشونت‌آمیز بود که با آیات ستیزه‌جویانهٔ مدنی تجویز شد.» اما محمد هیکل معتقد است که این درگیری‌ها لشکرکشی نظامی نبودند بلکه حمله‌هایی کوچک بود که با هدف خسته کردن مکیان و نمایاندن قدرت جدید مسلمانان و اثبات لزوم صلح و سازش با مسلمین انجام می‌شد.» او استدلال می‌کند که این درگیری‌ها جنبهٔ روانی داشت و بیشتر با هدف تهدید و ترساندن بود تا آغاز جنگ با قریش و کاروان‌هایش. به باور هاشمی، هر دو این دیدگاه‌ها بر مبنای حدس و گمان است. با این وجود به‌سختی می‌توان این واقعه و وقایعی که مسبب آن بودند را به روشنی شرح داد. همچنین، پیشگیری از اقدام نظامی احتمالی مکیان علیه مسلمانان و پایان دادن به آزار و اذیت اقلیت مسلمان باقی‌مانده در مکه و بستن مسیر کاروان‌های مکه تا شام یا به تعبیری دیگر، تهدید حیات اقتصادی مکه نیز به عنوان اهداف محمد از فعالیت نظامی علیه مکیان ذکر شده‌است. در طی یکی از همین درگیری‌ها در ماه رجب (یکی از ماه‌های حرام در فرهنگ اعراب) همان سال، مسلمانان با کاروانی از قریش در نخله (جایی میان مکه و طائف) درگیر شدند و عمرو بن حضرمی (از اهالی مکه)[پانویس ۱] کشته شد.
اگر بتواند این کار را انجام دهد، در این مرحله به بعد هدف دیگر یک برخورد قاطع و محکم برای شکستن نیروهای حریف نیست و فقط باید استراتژی را به این تغییر دهد که با خسته کردن و فرسایش، نیروهای دشمن را وادار کند به جنگ بدون امتیاز ادامه دهند.