خرقان افشار

معنی کلمه خرقان افشار در لغت نامه دهخدا

خرقان افشار. [ خ َ رَ ن ِ اَ ] ( اِخ ) یکی از سه قسمت خرقان نزدیک قزوین است. رجوع به خرقان نزدیک قزوین شود.

معنی کلمه خرقان افشار در فرهنگ فارسی

یکی از سه قسمت خرقان نزدیک قزوین است

جملاتی از کاربرد کلمه خرقان افشار

مشرق: بوئین زهرا قزوین؛ مغرب: خمسه زنجان ؛ شمال: تاکستان قزوین؛ جنوب: رزن همدان مرکز : آوج قزوین دارای سه بلوک است: خرقان افشار، خرقان بکشلو، خرقان قتلو. در کوه‌های خرقان مردم ترک زندگی می‌کنند که از ترک دوران سلجوقی هستند بخشی از آنان نیز از ایلات شاهسون معروف به بغدادی از شاهسون ایل قزلباش واست که به علت فتح بغداد توسط آنها در زمان دودمان صفوی به شاهسون بغدادی معروف شدن. مردمانش به زبان ترکی آذربایجانی سخن میگویند قسمتی از اراضی خرقان از رودهای خررود و کلنجین و آوه و رودک و قسمت عمده به وسیله چشمه‌سارهای متعدد مشروب می‌شود از جمله چشمه علی که دارای آب فراوان و در جوار کلنجین و مصرآباد واقع شده‌است در صورتی که چشمه مزبور از اراضی این دو قریه بیرون می‌آمد به هیچ‌وجه از آب آن استفاده نمی‌کردند و اراضی ده‌های زیردست از قبیل سراب بادقین و سکمس‌آباد را مشروب می‌نمود. در این بلوک معدن نمک ممتازی بود و هم‌چنین در کنار جاده شوسه تاکستان - همدان که از این بلوک می‌گذشت چشمه آب گوگردی بود که اهالی و مسافرین در آن استحمام می‌کردند. که به شهر آبگرم (آوج)است.خرقانین ولایتی است چهل پاره دیه است و از اقلیم چهارم، هوایش بسردی مایل است و آبش از آن چشمه‌ها که از آن کوه‌ها برمی‌خیزد و در او غله و میوه باشد و پنبه کمتر باشد مواضع آبه (آوج) و الیشار (علیشار) و کلنجین و طبشکری (طبلشکین) و ترک و الویر و سیف آباد از معظمات قرای آن، و حقوق دیوانی آن نه هزار و پانصد دینار است.