خدمت گزاردن

معنی کلمه خدمت گزاردن در لغت نامه دهخدا

خدمت گزاردن. [ خ ِ م َ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) شرط ادب بجای آوردن : سلام کرد و خدمت بگزارد. ( تاریخ بخارای نرشخی ). || بلوازم بندگی و طاعت قیام کردن :
نگنجد کرمهای حق در قیاس
چه خدمت گزارد زبان سپاس.سعدی.

معنی کلمه خدمت گزاردن در فرهنگ فارسی

شرط ادب بجای آوردن سلام کرد و خدمت بگزارد .

جملاتی از کاربرد کلمه خدمت گزاردن

واقعه بین پولس و مرقس و برنابا ظاهراً بعدتر از سوی هر دو شخص با دیدهٔ چشم پوشی نگریسته شده و آنها مجدداً همدیگر را در تبلیغ انجیل همراهی کرده باشند، به نحوی که پولس، مرقس و لوقا با هم در رُم در زندان بوده‌اند. پولس همچنین در رسالهٔ فیلمون، که حدود سال ۶۲ میلادی نگاشته شده، مَرقُس را در کنار لوقا و جزو همراهان/همکاران خود می‌خواند. این رسولان (برنابا، پولس و مرقس) صرفاً در برنامه‌ریزی برای سفر تبلیغی خود اختلاف نظر داشتند و نه در خصوص آموزه‌های خود. مثال دیگر در خصوص اختلاف نظر بین دو شخص ایمان دار و خداترس، مریم و مارتا هستند که وقتی عیسی مسیح میهمان خانهٔ آن‌ها بود، مریم گوش سپردن به کلام مسیح را در درجهٔ اول اولویت می‌دانست، اما مارتا خدمت گزاردن و احترام به عیسی مسیح را اولویت اول می‌دانست، حال آن که هدف هر دوی این اشخاص با ایمان، انجام دادن کار درست بود. در این روایت اختلاف طرز دیدگاه و نگرش مریم و مارتا به نحوی است که مارتا مستقیماً نزد عیسی مسیح از مریم انتقاد می‌کند. عیسی مسیح هیچ‌کدام از این دو شخص ایمان دار را محکوم نکرد بلکه هردوی ایشان را تسلی داد، زیرا هدف و باور هر دو درست بود، تفاوت تنها در راه و روش ایشان بود.