خدا ناشناس

معنی کلمه خدا ناشناس در لغت نامه دهخدا

خداناشناس. [ خ ُ ش ِ ] ( نف مرکب ) آنکه خدا را نشناسد. آنکه عارف بمعرفت خدای نباشد. || کنایه از بی ایمان ، ظالم ، ناپرهیزکار، نامتقی است : فلانی مردی خداناشناس است ، از خداناشناس بپرهیز.

معنی کلمه خدا ناشناس در فرهنگ فارسی

آنکه خدا را نشناسد آنکه عارف بمعرفت خدای نباشد .

جملاتی از کاربرد کلمه خدا ناشناس

ج- از جمله (علل نصب ولى امر) اين است كه : چنانچه خداى بزرگ بر مردم امام و قيّم(سرپرست ) امين و نگهبان و پاسدار (دين و ملّت ) نصب نكندملت اسلامپايمال و دين اسلام رو به زوال و سنّت رسول خدا و احكام الهى دچار تغيير و تصرفاتجاهلان خواهد شد؛ زيرا بدعتگذاران ، به دين اضافه مى كنند و ملحدين (و خدا ناشناسان )از آن كم مى كنند و مسلمانان (بدين سبب ) دچار حيرت و اشتباه مى شوند؛ زيرا ما مى بينيمكه مردم دچار نواقصى از نظر آگاهى هستند و نيازمند و غيركامل مى باشند (از دين اطلاعات كافى ندارند) علاوه گرفتار شهوتها و روشها و حالاتو اخلاق مختلفى هستند (كه به يك سو جهت نمى گيرند) و اگر بنا شود با اين همه كهگفتيم خداوند قيّم و پاسدارى براى آورده هاىرسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله نصب نكند و كسى را بدين سمت نگمارد ملّت رو بهفساد و تباهى رفته ، احكام اسلام از ميان مى رود، در نتيجه فساد، تدريجاً عالمگير خواهدشد.