خانه نشین شدن

معنی کلمه خانه نشین شدن در لغت نامه دهخدا

خانه نشین شدن. [ ن َ / ن ِ ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) معزول شدن. منعزل شدن. || منزوی شدن.

معنی کلمه خانه نشین شدن در فرهنگ فارسی

معزول شدن منعزل شدن

جملاتی از کاربرد کلمه خانه نشین شدن

جای این سؤال باقی است که اگر حصر ایشان به دستور من بوده، چرا پس از کنار رفتن و خانه نشین شدن من، حصر ایشان برطرف نگردید و ایشان نزدیک به ده سال دیگر در حصر قرار داشتند؟ اگر ایشان به صرف مخالفت با قائم مقامی اینجانب محصور شدند، پس آقایان -مطابق دیدگاه خودشان- باید به ایشان جایزه می‌دادند، چرا که در نهایت با ایشان هم نظر شدند بلکه ایشان زودتر به این نتیجه رسیده و مخالفت خود را اظهار کرده بود؛ نه این که ده سال دیگر حصر او را ادامه دهند! من فکر می‌کنم مسئله مخالفت ایشان با قائم مقامی من دستاویزی بود.» اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطراتش تأیید کرده که حصر روحانی توسط ری‌شهری صورت گرفته‌است: «شب آقای ری‌شهری [وزیر اطلاعات] به منزل آمد… در مورد آقای سید صادق روحانی که با قائم مقامی رهبری منتظری مخالفت کرده، تصمیم به تعقیب محدود او گرفته‌اند.