خاص کردن. [ خاص ص ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مخصوص کردن ، اختصاص دادن. اغتزاز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) : این پسر تاش را از خاصگان خود کرد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 381 ). کای شده آگاه باستادیم خاص کن امروز بدامادیم.نظامی.در طمع آن بود دو فرزانه را کز دو یکی خاص کند خانه را.نظامی.خاص کند بنده ای مصلحت عام را.( گلستان ).
معنی کلمه خاص کردن در فرهنگ فارسی
مخصوص کردن اختصاص دادن
جملاتی از کاربرد کلمه خاص کردن
مانند بسیاری دیگر از بازیهای نقشآفرینی، بازی به بازیکنان اجازه میدهد نامی برای شخصیت قابل بازی و فایل ذخیرهی خود وارد و از آن به جای نام «لینک» استفاده کنند. در حالی که احتمالا بازیکنان فکر میکردند که این نام فقط در کاتسینها و برای متمایز کردن هر فایل ذخیره از یکدیگر استفاده میشود، بهتازگی مشخص شده که نقش مهمتری در خاص کردن آسمان بازی برای هر بازیکن داشته است.