خاثر
معنی کلمه خاثر در فرهنگ معین
معنی کلمه خاثر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه خاثر در ویکی واژه
شوریده دل.
تباه عقل گشته.
جملاتی از کاربرد کلمه خاثر
کانون موسیقی مدینه یکی از کانونهای معتبر موسیقی حجاز پس از کانون موسیقی مکه به شمار میآید. هنرمندان معروفی از قبیل سائب خاثر، طویس، معبد (موسیقیدان)، جمیله و یونس دبیر و غیره در این کانون فعالیت داشتهاند. خوانندگان و نوازندگان مدینه که برخی از ایشان در آغاز دوران عباسی به عراق آمدهاند و آهنگسازی برای ترانههای عربی بر پایه آوازهای ایرانی کردهاند، بسیارند.
سائب خاثر شاگردان بسیاری تربیت کرد و تربیت شدگان و و دیگر استادان موسیقی ایرانی در کشورهای عربی آواز را بدون انحراف از اصول ایرانی آن در میان عرب رواج دادند و برخی از خوانندگان نامی عرب نیز شاگرد او بودهاند، مانند: عزة المیلاء.
سائب خاثر (درگذشته ۶۸۳) موسیقیدان ایرانی تأثیرگذاری در اوایل خلافت اموی (۶۶۱–۷۵۰) بود. سائب فردی آزاد (مولیٰ) بود، و در معرفی موسیقی به شهر مدینه نقشی اساسی داشت. او در نبرد حره کشته شد.
سائب خاثر؛ اصلاً ایرانی و پدرش بشاء از بردگان آزاد شده بود. سائب مانند نشیط فارسی از غلامان عبدالله بن جعفر بن ابی طالب بود. سائب به دستور عبدالله بن جعفر آواز عربی را از نشیط فارسی که تازه به مدینه آمده بود آموخت. نخست آواز را بدون همراهی ساز میخواند و ضرب آن را با چوبی که روی زمین مینواخت نگاه میداشت. سپس عود آموخت و نخستین کسی است که در مدینه عود ساخته و نواختهاست. نویسنده اغانی مینویسد: او نخستین کسی است که همراهی ساز را با آواز در میان اعراب معمول داشت. سائب خاثر تحت تأثیر نشیط و آهنگهای ایرانی او نخستین آهنگ عربی را به نام «ثقیل» با قاعدههای درست و میزان ملایم ساختهاست. این موسیقیدان استاد و بنام ایرانی در زمان نخستین خلفای بنی امیه میزیسته و در دستگاه معاویه و یزید راه یافته برای آنان خوانندگی کردهاست.