حمض

معنی کلمه حمض در لغت نامه دهخدا

حمض. [ ح َ ] ( ع اِ ) آنچه تلخ و شورمزه باشد از نبات. خلاف خله و آن بمنزله فواکه است شتران را و خله بجای نان. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). اشنان. حرض. اسم مجموع اشجار و نباتاتی است که ملوحتی داشته باشد و گویند مخصوص به اشنان است. شورگیاه. گیاه شور. ( مهذب الاسماء ). ج ، حموض. || ( مص ) شورگیاه خوردن شتران. || ترش مزه گردیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ترش شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || مکروه داشتن چیزی را. || آرزوی چیزی کردن. ( منتهی الارب ).
حمض. [ ح ُ م ُ ] ( ع ص ) ج ِ حمیضة. ( منتهی الارب ). رجوع به حمیضة شود.

معنی کلمه حمض در فرهنگ فارسی

جمع حمیضه

جملاتی از کاربرد کلمه حمض

فیصل بن سلطان الدویش (عربی: فیصل بن سلطان الدویش، زاده ۱۸۸۲ - درگذشته ۱۹۳۱) شیخ قبیله مطیر و یکی از رهبران گروه اخوان بود که به ابن سعود در اتحاد و یکپارچگی عربستان سعودی کمک کرد. الدویش فرماندهی حمله به نیروهای کویتی در نبرد حمض را که در ۱۶ مه ۱۹۲۰ رخ داد برعهده داشت. در ۱۰ اکتبر ۱۹۲۰، وی مجدداً به کویت حمله کرد که این جنگ به عنوان نبرد الجهراء شناخته می‌شود. وی در سال ۱۹۲۹ و در نبرد السبله مجروح شد و از عربستان فرار کرد و بعدها تسلیم انگلیسی‌ها در کویت شد. سلطان الدویش، توسط شاه عبدالعزیز بن سعود که قبلاً به او خدمت می‌کرد مورد عفو قرار گرفت، اما بعداً در ریاض زندانی شد و در سال ۱۹۳۱ در اثر بیماری آنوریسم درگذشت.
نبرد حمض (عربی:معرکة حمض) نبردی بین سلطان‌نشین نجد و شیخ‌نشین کویت بود. در این نبرد ۲۰۰۰ جنگجوی گروه اخوان در برابر ۱۰۰ سواره نظام کویتی که توسط ۲۰۰ پیاده‌نظام کویتی همراهی می‌شدند صف‌آرایی کردند. این نبرد شش روز به طول انجامید و تلفات سنگینی برای هر دو طرف به جا گذاشت.